Thursday, April 27, 2006
مشتريان عکسهای دکتر نجيب الله، احمدشاه مسعود و حامد کرزی
از آغاز سال نو خورشيدی، تقويم هايی به بازارهای کابل و ديگر شهرهای افغانستان آمده است که حاوی عکسهايی از دکتر نجيب الله آخرين رييس جمهور دولت کمونيستی افغانستان و شماری از اعضای خانواده اوست.
در کنار عکس و تقويم های دارای عکس دکتر نجيب الله، عکسهايی از شخصيت مخالف وی، احمد شاه مسعود فرمانده فقيد مجاهدين و حامد کرزی رييس جمهور افغانستان نيز، زينت بخش تقويمهای جديد است.
هفت و هشت ثور (27 و 28 آوريل) در تاريخ افغانستان يادآور دو روز مهم و سرنوشت ساز است.
در هفت ثور سال 1357 خورشيدی، افسران کمونيست ارتش افغانستان به رهبری نورمحمد تره کی، با راه اندازی يک کودتای خونين، به حکومت محمد داوود خان رييس جمهور وقت پايان دادند.
تشکيل حکومت کمونيستی در افغانستان و به دنبال آن، اشغال اين کشور توسط ارتش شوروی سابق، سرآغاز رويدادهای مختلف از جمله مقاومتهای مسلحانه گروههای مجاهدين بود.
چهارده سال بعد، مجاهدين در هشت ثور 1371 خورشيدی و به دنبال حصول توافقی برای کنار رفتن دکتر نجيب الله از قدرت، وارد کابل پايتخت کشور شدند و حکومتی به نام دولت اسلامی افغانستان تشکيل دادند.
نزديک به يک دهه از دست يافتن مجاهدين به حاکميت در افغانستان و فروپاشی دولت دکتر نجيب الله و به دنبال آن، آغاز جنگهای داخلی گروههای مجاهدين می گذرد
اکنون، با همکاری جامعه جهانی، افراد برجسته ای از کمونيستهای سابق، رهبران مجاهدين و افرادی از گروه طالبان، در زير يک سقف که پارلمان و مرکز قانون گذاری کشور است گرد آمد اند و گويی که نه جنگی بوده است و نه اختلافی.
در بيرون از پارلمان و در خانه های مردم نيز، همان گونه که عکسهای رييس جمهور کنونی کشور (حامد کرزی) بر در و ديوار آويخته است، تصاويری از دکتر نجيب الله رييس جمهور فقيد و فرمانده مخالف وی، احمد شاه مسعود نيز، دست به دست و خريد و فروش می شود.
جلوه و جذابيت عکسهای رهبران سياسی و نظامی ديروز و امروز افغانستان، زمانی بيشتر به چشم می خورد که فروشندگان، اين عکسها را در کنار تصاويری از هنرپيشگان هاليوود و باليوود و آوازخوانها و هنرمندان افغان به نمايش می گذارند.
برداشت شما از اين وضعيت چیست؟
نظرات خود را با استفاده از پنجره موجود در اين صفحه برای ما بفرستيد.
لطفا به زبان و خط فارسی، به صورت کوتاه و فشرده بنويسيد
Wednesday, April 19, 2006
باز هم امریکایی ها کشتار نظامیان افغان را ادامه میدهد
نظاميان آمريکايی در افغانستان پذيرفته اند که در جريان درگيری سنگين آنها با شورشيان در ولايت کنر، دست کم هفت شهروند غيرنظامی افغان کشته و سه تن ديگر زخمی شده اند.
اين تلفات در جريان درگيری نظاميان آمريکايی با گروه بيش از ده نفری شورشيان در دره کلنگل ولسوالی مانوگی ولايت کنر بوجود آمده و نظاميان آمريکايی می گويند تحقيقات در مورد اين حادثه آغاز شده است.
در اين درگيری که از بيش از يک هفته گذشته در ولايت کنر جريان داشته دست کم چهارده فرد مظنون وابسته به طالبان کشته و زخمی شدند و آنگونه که نيروهای آمريکايی می گويند در تازه ترين حمله آنها به دره کلنگل نيز شماری از شورشيان کشته شده اند.
نظاميان آمريکايی در افغانستان با انتشار يک اعلاميه از تلفات غيرنظاميان در اين درگيری ابراز تاسف کرده و گفته اند که سه فرد مجروح به بيمارستانی در اسعدآباد، مرکز ولايت کنر منتقل شده اند.
يک سخنگوی نيروهای آمريکايی در ولايت کنر گفت: "ما از تلفات غيرنظاميان عميقا متاسف هستيم و تا حد امکان تلاش می کنيم در چنين عمليات از آسيب رسيدن به غيرنظاميان جلوگيری شود."
او گفت: "شورشيان همواره کوشش می کنند در محلات مسکونی غيرنظاميان پنهان شوند."
حامد کرزی، رييس جمهور افغانستان با انتشار يک اعلاميه "تاسف عميق" خود را در مورد تلفات غيرنظاميان در کنر ابراز کرده و به مسئولان امنيتی کشورش دستور داده است تحقيقات فوری در اين مورد آغاز کنند.
خواسته است در اجرای عمليات نظامی در اين کشور از "احتياط و دقت لازم" کار گيرند.
آتش خودی
در همين حال نظاميان آمريکايی می گويند تحقيقاتی را در اين مورد آغاز کرده اند که گويا شماری از افراد پليس افغان در ولايت قندهار، در نتيجه آتش خودی کشته شده اند.
در ولايت قندهار نيز از حدود چهار روز گذشته عمليات گسترده ای به منظور سرکوب شورشيان مظنون وابسته به طالبان دوام داشته است که بر اساس گزارش های اوليه، بيش از چهل شورشی در نتيجه آن کشته شده اند.
اين درگيری در منطقه زری ولايت قندهار روی داده است.
نظاميان آمريکايی در افغانستان با انتشار يک اعلاميه گفته اند که در اين عمليات نيروهای ائتلاف بين المللی در همکاری نزديک با سربازان ارتش و پليس افغانستان شرکت دارند.
در اين اعلاميه آمده است: "ما روش های خود را بررسی خواهيم کرد تا مطمئين شويم که در آينده می توانيم در همکاری کامل با نيروهای افغان عمليات نظامی خود را عليه دشمنان ادامه دهيم."
حدود دو هفته پيش نيز منابع آمريکايی از آغاز تحقيقات در مورد حمله به يک پايگاه نظامی در ولايت هلمند خبر دادند که تصور می رفت شماری از نظاميان کانادايی و آمريکايی در اثر آتش خودی کشته شده اند.
اين تلفات در جريان درگيری نظاميان آمريکايی با گروه بيش از ده نفری شورشيان در دره کلنگل ولسوالی مانوگی ولايت کنر بوجود آمده و نظاميان آمريکايی می گويند تحقيقات در مورد اين حادثه آغاز شده است.
در اين درگيری که از بيش از يک هفته گذشته در ولايت کنر جريان داشته دست کم چهارده فرد مظنون وابسته به طالبان کشته و زخمی شدند و آنگونه که نيروهای آمريکايی می گويند در تازه ترين حمله آنها به دره کلنگل نيز شماری از شورشيان کشته شده اند.
نظاميان آمريکايی در افغانستان با انتشار يک اعلاميه از تلفات غيرنظاميان در اين درگيری ابراز تاسف کرده و گفته اند که سه فرد مجروح به بيمارستانی در اسعدآباد، مرکز ولايت کنر منتقل شده اند.
يک سخنگوی نيروهای آمريکايی در ولايت کنر گفت: "ما از تلفات غيرنظاميان عميقا متاسف هستيم و تا حد امکان تلاش می کنيم در چنين عمليات از آسيب رسيدن به غيرنظاميان جلوگيری شود."
او گفت: "شورشيان همواره کوشش می کنند در محلات مسکونی غيرنظاميان پنهان شوند."
حامد کرزی، رييس جمهور افغانستان با انتشار يک اعلاميه "تاسف عميق" خود را در مورد تلفات غيرنظاميان در کنر ابراز کرده و به مسئولان امنيتی کشورش دستور داده است تحقيقات فوری در اين مورد آغاز کنند.
خواسته است در اجرای عمليات نظامی در اين کشور از "احتياط و دقت لازم" کار گيرند.
آتش خودی
در همين حال نظاميان آمريکايی می گويند تحقيقاتی را در اين مورد آغاز کرده اند که گويا شماری از افراد پليس افغان در ولايت قندهار، در نتيجه آتش خودی کشته شده اند.
در ولايت قندهار نيز از حدود چهار روز گذشته عمليات گسترده ای به منظور سرکوب شورشيان مظنون وابسته به طالبان دوام داشته است که بر اساس گزارش های اوليه، بيش از چهل شورشی در نتيجه آن کشته شده اند.
اين درگيری در منطقه زری ولايت قندهار روی داده است.
نظاميان آمريکايی در افغانستان با انتشار يک اعلاميه گفته اند که در اين عمليات نيروهای ائتلاف بين المللی در همکاری نزديک با سربازان ارتش و پليس افغانستان شرکت دارند.
در اين اعلاميه آمده است: "ما روش های خود را بررسی خواهيم کرد تا مطمئين شويم که در آينده می توانيم در همکاری کامل با نيروهای افغان عمليات نظامی خود را عليه دشمنان ادامه دهيم."
حدود دو هفته پيش نيز منابع آمريکايی از آغاز تحقيقات در مورد حمله به يک پايگاه نظامی در ولايت هلمند خبر دادند که تصور می رفت شماری از نظاميان کانادايی و آمريکايی در اثر آتش خودی کشته شده اند.
امریکایی ها شش نظامی افغان را کشت
شش غير نظامی افغان، از جمله يک نوزاد، در اثر تيراندازی نظاميان آمريکايی در شرق افغانستان زخمی شدند.
اين افراد، در دو حادثه جداگانه به فاصله چند ساعت، در ولايت خوست مورد حمله قرار گرفتند.
در حادثه اول، يک زن به همراه نوزادش، در حال بازگشت از يک درمانگاه به خانه اش در ولسوالی يعقوبی ولايت خوست بود که، به گفته يک تن از اعضای خانواده اش، هدف حمله سربازان آمريکايی قرار گرفت.
شش غيرنظامی افغان، از جمله يک نوزاد، در اثر تيراندازی نظاميان آمريکايی در شرق افغانستان زخمی شده اند.
اين افراد، در دو حادثه جداگانه به فاصله چند ساعت، در ولايت خوست زخمی شدند.
نوزاد، مادرش و دو زن ديگر که در موتر (خودرو)، اين مادر و فرزند را همراهی می کردند، در اثر اين حمله زخمی شدند.
جراحت يک تن از آنها، جدی گزارش شده است.
باز هم غيرنظاميان
چند ساعت پس از اين حمله، در حادثه مشابهی، يک خودرو ديگر نيز در شهر خوست، هدف تيراندازی يک گشتی آمريکايی قرار گرفت.
در اثر اين حادثه نيز، يک مرد جوان و يک پسر شش ساله زخمی شدند.
فرمانده پليس ولايت خوست گفت که پليس در حال تحقيق بر روی هر دو حادثه است.
اين دو حادثه، پس از آن روی می دهد که حامد کرزی رييس جمهور افغانستان، خواهان تحقيق در مورد کشتار هفت غيرنظامی همطونش، به دست نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا شده است.
سخنگوی رييس جمهور کرزی گفت که دولت افغانستان از اين حادثه بسيار ناخشنود است و به همه کسانی که در اين حادثه دست داشته اند، هشدار داده است که از آسيب رساندن به غيرنظاميان خودداری کنند.
ارتش آمريکا نيز تحقيقاتی را در اين زمينه آغاز کرده است.
اين افراد، در دو حادثه جداگانه به فاصله چند ساعت، در ولايت خوست مورد حمله قرار گرفتند.
در حادثه اول، يک زن به همراه نوزادش، در حال بازگشت از يک درمانگاه به خانه اش در ولسوالی يعقوبی ولايت خوست بود که، به گفته يک تن از اعضای خانواده اش، هدف حمله سربازان آمريکايی قرار گرفت.
شش غيرنظامی افغان، از جمله يک نوزاد، در اثر تيراندازی نظاميان آمريکايی در شرق افغانستان زخمی شده اند.
اين افراد، در دو حادثه جداگانه به فاصله چند ساعت، در ولايت خوست زخمی شدند.
نوزاد، مادرش و دو زن ديگر که در موتر (خودرو)، اين مادر و فرزند را همراهی می کردند، در اثر اين حمله زخمی شدند.
جراحت يک تن از آنها، جدی گزارش شده است.
باز هم غيرنظاميان
چند ساعت پس از اين حمله، در حادثه مشابهی، يک خودرو ديگر نيز در شهر خوست، هدف تيراندازی يک گشتی آمريکايی قرار گرفت.
در اثر اين حادثه نيز، يک مرد جوان و يک پسر شش ساله زخمی شدند.
فرمانده پليس ولايت خوست گفت که پليس در حال تحقيق بر روی هر دو حادثه است.
اين دو حادثه، پس از آن روی می دهد که حامد کرزی رييس جمهور افغانستان، خواهان تحقيق در مورد کشتار هفت غيرنظامی همطونش، به دست نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا شده است.
سخنگوی رييس جمهور کرزی گفت که دولت افغانستان از اين حادثه بسيار ناخشنود است و به همه کسانی که در اين حادثه دست داشته اند، هشدار داده است که از آسيب رساندن به غيرنظاميان خودداری کنند.
ارتش آمريکا نيز تحقيقاتی را در اين زمينه آغاز کرده است.
کابینه کرزی تابیعت خارجی خود راترک کردن
يک روز پس از پايان بررسی کابينه جديد افغانستان در پارلمان، وزارت امور پارلمانی از ترک تابعيت خارجی پنج وزير پيشنهادی اين کشور خبر داده است.
سيد مخدوم رهين (وزارت فرهنگ و جوانان)، امين فرهنگ (وزارت اقتصاد و کار)، اميرزی سنگين (وزارت مخابرات)، سهراب علی صفری (وزارت فوايد عامه) و اعظم دادفر (وزارت تحصيلات عالی)، پنج وزير پيشنهادی آقای کرزی هستند که از تابعيت های دوگانه خود گذشته اند.
نامه رسمی ترک تابعيت دوگانه اين افراد، به اجلاس روز چهارشنبه، ۱۹ آوريل پارلمان افغانستان فرستاده شد.
پيش از اين، بيشتر بحث های مجلس نمايندگان افغانستان را موضوع تابعيت دوگانه وزرای پيشنهادی و اسناد تحصيلی آنها به خود اختصاص داده بود.
يونس قانونی، رييس مجلس نمايندگان افغانستان گفت که رنگين دادفر اسپنتا، وزير پيشنهادی خارجه نيز داشتن تابعيت کشور آلمان را تاييد کرده است.
او از قول آقای اسپنتا گفت که بر اساس قوانين جاری در آلمان، ترک تابعيت آن کشور حداقل به دو تا سه ماه وقت نياز دارد.
مجلس نمايندگان تصميم گرفت که روز پنجشنبه، 30 حمل (۲۰ آوريل)، رای دهی به تمامی بيست و پنج نامزد وزارت در کابينه جديد افغانستان را آغاز کند.
شيوه رای دهی اين گونه خواهد بود که برای هر وزير پيشنهادی، صندوق های جداگانه گذاشته شده و هر عضو مجلس برای وزرا به شکل جداگانه رای خواهند داد.
اما مساله اسناد تحصيلی وزرای پيشنهادی هنوز حل نشده و مدارک بسياری از آنها از سوی وزارت تحصيلات عالی افغانستان تاييد نشده است.
مجلس نمايندگان می گويد پيش از رای دهی به کابينه، تلاش خواهد کرد اين مساله را حل کند.
سيد مخدوم رهين (وزارت فرهنگ و جوانان)، امين فرهنگ (وزارت اقتصاد و کار)، اميرزی سنگين (وزارت مخابرات)، سهراب علی صفری (وزارت فوايد عامه) و اعظم دادفر (وزارت تحصيلات عالی)، پنج وزير پيشنهادی آقای کرزی هستند که از تابعيت های دوگانه خود گذشته اند.
نامه رسمی ترک تابعيت دوگانه اين افراد، به اجلاس روز چهارشنبه، ۱۹ آوريل پارلمان افغانستان فرستاده شد.
پيش از اين، بيشتر بحث های مجلس نمايندگان افغانستان را موضوع تابعيت دوگانه وزرای پيشنهادی و اسناد تحصيلی آنها به خود اختصاص داده بود.
يونس قانونی، رييس مجلس نمايندگان افغانستان گفت که رنگين دادفر اسپنتا، وزير پيشنهادی خارجه نيز داشتن تابعيت کشور آلمان را تاييد کرده است.
او از قول آقای اسپنتا گفت که بر اساس قوانين جاری در آلمان، ترک تابعيت آن کشور حداقل به دو تا سه ماه وقت نياز دارد.
مجلس نمايندگان تصميم گرفت که روز پنجشنبه، 30 حمل (۲۰ آوريل)، رای دهی به تمامی بيست و پنج نامزد وزارت در کابينه جديد افغانستان را آغاز کند.
شيوه رای دهی اين گونه خواهد بود که برای هر وزير پيشنهادی، صندوق های جداگانه گذاشته شده و هر عضو مجلس برای وزرا به شکل جداگانه رای خواهند داد.
اما مساله اسناد تحصيلی وزرای پيشنهادی هنوز حل نشده و مدارک بسياری از آنها از سوی وزارت تحصيلات عالی افغانستان تاييد نشده است.
مجلس نمايندگان می گويد پيش از رای دهی به کابينه، تلاش خواهد کرد اين مساله را حل کند.
عکس العمل زنان افغان در مقابل دهن کجی یک دختر افغان
سويدن
دهن کجی يک دختر افغان با تعصبات مذهبی
يکی از عکس العمل های زنان افغان در برا بر تعصبات دينی که از ده دوازده سال به اين سو در شرايط بد و تحقير آميزی قرار داشته اند ، اشتراک ويدا صمدزی در مسابقات بين المللی زيبايی اندام بخاطرانتخاب ملکهً زيبايی زمين است. اين دختر خانم افغان در ايالت کليفورنيای امريکا زندگی ميکند و امسال خود را برای احراز مقام ملکهً زيبايی کانديد کرده است.
اين خبر در رسانه های بين المللی انعکاس وسيع و خوش بينانه داشت ، البته در جوامع پيشرفته غرب اشتراک در مسابقات زيبايی اندام برای پسران و دختران يک امر عادی است ، مگر در جوامع اسلامی اينگونه مسابقات هواداران چندانی ندارد و به همين علت در افغانستان اين کار منافی موازين و ارزشهای اسلامی تلقی شد و اعتراض محافل مذهبی را برانگيخت. و اين يک امر طبيعی بود ، زيرا نميتوان از گردانندگان چرخ های دين انتظار تائيد اين کار را داشت. ولی واقعيت اينست که دختران افغان در جوامع دموکراتيک غرب می خواهند از دختران کشور ميزبان کمتر نباشند وآرزو دارند مثل دختران ديگر در فعاليت های ورزشی و رقابت های زيبايی اندام اشتراک کنند ، چه والدين شان بخواهند چه نخواهند.
از ديدگاه حقوقی در جوامع دموکراتيک آزادی فردی حق هر انسان است و تازمانی که عمل فرد به آزادی ديگران صدمه نزند ، مجاز است هرطور دلش می خواهد عمل کند. ويدا صمدزی نيز دارای يک چنين حقی است و اشتراک او در مسابقات بين المللی زيبايی اندام يک عمل انفرادی در چوکات آزادی های مدنی است. به هيچکس ديگری صدمه نزده و به هيچکس ديگری هم مربوط نيست که مانع آزادی عمل او بگردد. از ديدگاه اخلاق شرقی اگر کسی خوشش نمی آيد ، می تواند زيبايی اندام او را نبيند ويا از معاشرت يا دوستی با او منصرف شود ، بيش از اين هيچکس حق ندارد او را مورد توهين يا تحقير قرار دهد. او نه کشوری را به حراج گذاشته و نه با اين عمل خود شهری را به راکت و خمپاره بسته و خراب کرده و نه مردم را بخاک وخون کشانيده است.
محافل مذهبی يا ستره محکمه که خود را مدافع ناموس اسلام ميداند ، چرا مانع تجاوز و دست درازی های تفنگ سالارانی نمی شود که هر شب ده ها زن و دختر اسلام را درهمان شهر کابل مورد تجاوز جنسی با زور و جبر قرار ميدهند و اين زنان و دختران از ترس تفنگ داران صدای اعتراض خود را بلند کرده نمی توانند. چرا مانع اختطاف و قاچاق پسربچه ها و دختر بچه هايی نمی گردند که هر هفته و هر ماه صد ها تن آنان درحالی که بيش از 7 تا 14 سال ندارند از آغوش مادران و پدران شان محروم ميگردند و ابتدا مورد تجاوز جنسی قرار ميگيرند و بعد بخارج صادر می گردند و در خارج به بردگی و کنيزی کشانيده می شوند.
مقامات قضايی افغانستان باری به اعلاميه ها وميثاقها و کنوانسيون های بين المللی رفع تبعيض عليه زنان توجه کنند و می بايد از تعصب و اپارتايد جنسی دست بردارند و نياز های نسل قرن 21 را در نظر بگيرند.
درمادهً اول اعلاميهً جهانی حقوق بشر می خوانيم که : « تمام افراد بشر آزاد به دنيا می آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابر هستند و همه از کليه حقوق و آزادی های که دراين اعلاميه بيان شده است ، بدون هيچگونه تمايزی از جمله تمايز در جنسيت برخوردار ميباشند. »
و در مادهً اول اعلاميهً رفع تبعيض از زن مصوب 1975 مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصريح شده است : « تبعيضاتی که متکی به جنسيت باشد و بالنتيجه مانع برقراری حقوق مساوی برای زنان و مردان گردد و يا اين تساوی را محدود کند، امريست غيرعادلانه و تجاوزی است که به حريم شان و مقام انسانيت وارد ميشود.»
يکی از مهمترين و جديدترين اسناد حقوق بشر دربارهً زنان « کنوانسيون رفع کليه اشکال تبعيض عليه زنان » مصوب 1979 مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. دراين کنوانسيون « عبارت تبعيض عليه زنان به معنی قايل شدن به هرگونه تمايز ، محروميت ، يا محدوديت براساس جنسيتی است که نتيجه و هدف آن خدشه دار کردن يا لغو شناسايی ، بهره مندی يا اعمالی که بوسيلهً زنان انجام می گيرد ، صرف نظر از وضعيت تاهل آنها برمبنای برابری حقوق انسانی مردان و زنان و آزادی های اساسی در زمينه های سياسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی و يا هر زمينهً ديگری اطلاق می گردد.»
درمادهً دوم اين کنوانسيون تاکيد شده که : « دولتهای عضو ، تبعيض عليه زنان را در تمام اشکال آن ، محکوم می کنند و بی درنگ و با کليه ابزار های مناسب سياست محو تبعيض زنان موافقت می کنند و آنرا پی گيری می کنند .»
درحالی که افغانستان به عنوان عضوی از جامعه جهانی هم اعلاميهً جهانی حقوق بشر و هم چند ماه قبل کنوانسيون رفع کليه تبعيض عليه زنان را امضاء کرده ، ولی مقامات ستره محکمهً دولت انتقالی با ناديده گرفتن اين اعلاميه ها و کنوانسيون ها و ميثاقهای بين المللی بازهم برضد حقوق زنان فتوا و فيصله صادر می کند.
متاسفانه تمام احکام اسلام سنتی که مبتنی بر تفاوت حقوق زنان با مردان است با اعلاميهً جهانی حقوق بشر و کنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان د رتناقض مستقيم قرار دارد. به گفتهً صاحبنظر مسلمان ايرانی داکتر کديور : « در اسلام تاريخی جنسيت مقدم برانسانيت است. دراين نظام فکری نمی توان از حقوق ذاتی انسان سخن گفت . بلکه گفته می شود : بگو اين انسان زن است يا مرد تا آنگاه از حقوق او برايت بگويم. در اسلام سنتی حقوق مرد و حقوق زن داريم ، اما حقوق انسان يا حقوق بشر نداريم.» ( ماهنامهً آفتاب شمارهً 27 ، تير 82 )
بنابرين اگر احکام اسلام سنتی معيار حق و حقوق برای زنان پنداشته شودبايد زنان مسلمان تا ابد در چهار ديواری خانه محصور بمانند ووسيلهً تمتع مردان باشند و فقط بچه درست کند و بزرگ کند ، در حالی که نياز عصر و خواست زمان چنين چيزی را رد می کند و نسل امروز را به طغيان عليه سنتهای کهنه برمی انگيزد.
طورمثال می توان گفت : اين عمل ويدا صمدزی واکنشی است در برابر تعصبات مذهبی دکانداران دين که از يک دهه بدينسو زندگی را برای زنان و دختران افغان جهنم ساخته اند. در جوامع اسلامی که افراد از آزادی های فردی و حقوق عادی خود محروم اند ، برهنه ظاهر شدن برروی ستيژ تماشاچيان و فلم گيران با لباس شنا معلومدار دراين جوامع تحسينی در پی نخواهد داشت. اما ويدا صمدزی که با اين عمل شجاعانه خواست بامذهب و تعصبات مذهبی دهن کجی کند و آزادی خود را تبارز دهد، نام خود را بحيث دومين دختر افغان در مسابقهً ملکهً زبايی جهان ثبت تاريخ نمايد ، چه موفق بشود يا نشود ، من اين عمل ويدا صمدزی را اقدامی درجهت ابراز وجود زن افغان در صحنه تلقی می کنم و گامی در جهت مبارزات حق طلبانه و دادخواهانه زنان افغان در برابر تفکر مرد سالاری ارزيابی می کنم و برای او و ديگر دختران و زنان افغان موفقيت آرزو می نمايم.
The Famouse Men
(image placeholder)(image placeholder)(image placeholder)
احمد شاه ابدالی*احمد شاه مسعود* احمد علی کهزاد * آصف دلاور* اما ن الله خان
انور الحق احدی * امیر حبیب الله خان * امیر عبد الرحمن خا ن* اسماعیل خان* امیر خان متقی
بابه جان ** ببرک کارمل * برهان الد ین ربا نی
جلا ل ا لد ین حقا نی
حاجی قدیر * حامد کرزی* حاجی محمد محقق* حبیب الله کلکانی * حفیظ الله امین
خلیل الله خلیلی
داکتر محمد یوسف* دا کتر عبد الرحمن *دوکتور نجیب الله * دستگیر پنجشیری
زرداد * زلمی خلیل زاد
سردار محمد داود * سلطان علی کشتمند* سید احمد گیلانی* سید احمد گلا ب زوی
* سید بهاو الدین مجروح * * سید جمال الین افغان * * سید حسین انوری * * سید محمد اکبری
* سید قاسم رشتیا * * سید جعفر نادری
* شاه محمد دوست * * شیخ محمد آصف محسنی
* صبغت الله مجد دی * * صمد حامد
طاهر بدخشی
عبد الها دی دا وی * عبد الولی ، جنرال * عبد الوکیل * عبد القادر ، جنرال* عبد الله
عبد الحی حبیبی* عبد الکریم خلیلی* عبدا لعلی مزاری* عبد الرشید دوستم * عزیز الله واصفی
عبدالحق * عبد الرب رسول سیا ف
غلام می الدین انیس * غلام محی الین شیوا * غلام محمد نیازی
فیض محمد کاتب هزاره
قاری بابا ( تاج محمد )
گلبد ین حکمتیار
محمد قاسم فهیم* محمد رفیع * محمد ظاهر شاه * محمد نادر شاه * محمد هاشم میوند وال
محمد یونس خالص * میر اکبر خیبر*میر غلام محمد غبار * میر محمد صد یق فرهنگ
مجید کلکانی * ملا محمد عمر * ملا محمد ربانی
نور احمد اعتما د ی
وکیل احمد متوکل
هدایت امین ارسلا
یونس قانونی
احمد شاه ابدالی
موسس افغانستان کنونی که بنام احمد شاه بابا مشهور است. وی در سال 1722 در هرات تولد گردید .
نخست منحیث افسردر اردوی نادر افشار خدمت نمود. پس از وفات نادر افشار ، بخشی از ساحاتی را که تحت قو ماند ه اش بود تحت کنترول خود قرار داد.در سال 1747 میلادی بحیث پادشاه تعیین شد. وی امپرا طوری بزرگی ساخت. در دوران زما مداری اش هشت بار به هند حمله کرد. وسعت سلطنت وی از شما ل هند تا بحر هندو از آمو دریا تا ساحات شرقی ایران بود. وی بتاریخ 14 اپریل 1772 میلادی وفات کرد و در پایتخت امپراطوری اش ، قند هار، در خرقة مبارک دفن گردید.
بالا
احمد شاه مسعود
در سال 1953 در پنجشیر تولد یافته ، تحصیلات ابتدائی را در لیسة استقلال تکمیل نموده ، سپس شامل فاکولتة پولی تخنیک کابل شد. در انجا با جوانان مسلمان اخوان ارتباط پیدا کرد. پس از کودتای داود در سال 1973 ، به پاکستان فرار نمود.
در آ نزمان از طرف حکومت ذ وا لفقار علی بو تو تحت تر بیه قرارگرفت. بعدا جهت بر هم زدن نظم به پنجشیر مراجعت کرد و در یک پلان سر تاسری اخوانی ها بر تاسیسات دولتی حمله نمودند ، ولی
بزودی این دسیسه از طرف داود دفع کردیده . تعدادی اخوانی ها کشته و تعدادی د ستگیرشدند ولی مسعود به پاکستان برگشت.
پس از کودتای ثور 1978 ، مسعود به حزب جمیعت ربانی پیوست و به افغانستان بازگشت و بر ضد
رژیم دست به مبارزه زد. در سال 1985 وی با روس ها قرار داد آتش بس به امضا رسا نید. در پهلوی
حزب جمیعت ، شورای نطار خودش را تاسیس نمود که یک ارگان جداگانة نظامی و اداری از جمیعت بود. وی پس از خروج شوروی ها در توسعة
نفوذش در سمت شمال ادامه داد در بهبوهة سقوط رژیم با دوستم و حزب وحدت جهت اشغال کابل اتحاد نمود. پس از سقوط رژیم قدرت را در کابل بد ست گرفت و بحیث وزیر دفاع تعیین گردید.
در سپتمبر 1996 از کابل توسط طالبان رانده شد و قبل از حملة امریکا علیه طالبان حدود اربعة
قلمرو وی صرف ولایت بدخشان بود. وی بتاریخ 9 سپتمبر 2001 با یک پلان تروریستی توسط افراطیون عرب با همکاری طالبان به قتل رسید.
بالا
احمد علی کهزاد
در سال 1907 متولد گردیده ، مکتب استقلال را تمام نمو ده است. یکی از نویسند گان و مورخین مشهور کشور است.
ناشر کتب و آ ثاریست که دوره های قبل از اسلام را احتوا می کند. در پوست های ریئس پشتو تولنه ،
انجمن تاریخ ، موزیم کابل ایفای وظیفه نموده است. اثار پر ارزش ذ یل از اوست :
1 . تاریخ افغا نستان در دو جلد
2 . با لا حصار کابل و پیش آ مد های تاریخی در دو جلد
3 . افغا نستان در پر تو تاریخ
4 . لشکر گاه
5 . رجال و ریداد های تا ریخی
6 . در زوا یای تاریخ معا صر افغا نستا ن
7 . رهنمای با میان
8 . عصر عتیقه بو دای با میا ن
و یک تعداد اثر دیگر ، او چندین جلد کتب به زبان انگلیسی نیز به رشتة تحریر در آ ورده است.
بالا
آصف دلاور
یکی از قوماندانان برجسته در دوران تسلط شوروی و عضو حزب دیموکراتیک خلق و از کارمندان عالی رتبة نظامی در تمام دوران کودتای ثور بود. در سال 1992 با دوستم ، مسعود و ربانی پیوست . وی در سال 1992 از یک توطئة سوء قتل همراه با مسعود که از طرف گلبد ین طرح ریزی شده بود ، جان بسلامت برد.
اکنون در تشکیل و ساختمان اردو در حکومت موقت کار اساسی را بعهده دارد
بالا
انور الحق احدی
وی استا د در رشتة امور سیاسی در فاکولتة پروویدنس امریکا ، از جملة روشنفکران متعصبی است که برتری قومی را ترجیح میدهد. از سال 1995 رهبر حزب افغان ملت است.
بتاریخ هشتم ماه حمل 1381 از طرف ادارة موقت بحیث رئیس عمومی د افغانستان بانک تعیین و شروع به کارکرد.
بالا
اما ن الله خان
در سال 1892 ذر شهر کابل متولد گردیده ، پس از فوت پدرش امیر حبیب الله ، بتاریخ 27 فبروری 1919 بر تخت سلطنت نشست. بمجرد جلوس برمقا م سلطنت ، وی خواستار آزادی کامل سیاسی افغا نستان شد. انگلیس ها این تقا ضای شاه را نپذیرفتند واین جنگ سوم افغان ـ انگلیس را باعث شد. پس از جنگ کوتاهی ، انگلیس ها آ زادی افغانستان را برسمیت شناختد.
وی محصل استقلال و بنیاد گذار افغانستان نوین بود. آرزو مندی داشت تا افغانستان در قطار کشور های پیشرفته قرار گیرد.
وی دست به یک سلسله ریفورم های اجتماعی و سیاسی زد ، در اثر تحریکات انگلیس ها و روحانیون
وابسته به انگلیس ، اختشاشا تی در کشور آغاز یافت. اغتشاش مردم پکتیا در سال 1924 تحت رهبری
ملای لنگ ، اغتشاش مردم شینوار در سال 1928 و به تعقیب آ ن اغتشاش حبیب الله کلکانی که شهر
کابل را در ماه جنوری 1928 از نیرو های امان الله خان تصرف کرد ، باعث آن گردید تا ا مان الله خان به قندهار فرار نماید . گرچه وی مجددا از قندهار لشکر کشی نمود و تا نزدیکی ها کابل را در تصرف خود در آ ورد ، ولی طوطئه وسیع بودو باعث کشتار بسیاری از مردم میگرد ید.
امان الله خان از سلطنت دست کشید و به ا یطالیا پناهنده شد. وی در 26 اپریل 1960 در ایطالیا وفات
نمود . جنازه اش به جلال آ باد ا نتقال داده شد و در جوار پدرش بخاک سپاریده شد.
بالا
امیر حبیب الله خان
پسر امیر عبد الرحمن خان، در سال 1871 در سمر قند تولد یافته ، بعد از فوت پدرش در سوم اکتوبر 1901 برتخت سلطنت نشست. وی به تمام تبعید شدگان افغان که در زمان زمامداری پدرش تبعید بودند ، اجازه داد تا به کشور بر گردند و زندانیان را آزاد ساخت. وی اولین موتر را وارد کرد ، سرکها را
ساخت و به کابل آورد ، در سال 1904 مکتب حبیبیه را تاسیس نمودو در جنگ عمومی اول بی طرفی اختیار نمود ولی از امکاتی که در زمینة اعلان استقلال کشور مساعد بود استفاده نکرد.
بتاریخ 20 فبروری در کله گوش ، مربوطات ولایت لغمان به قتل رسید.
بالا
امیر عبد الرحمن خا ن
یکی از شاهان مستبد و ظالم افغا نستان است. وی در زمان زمامداری پدرش بحیث فرماندار قطغن و بدخشان ایفای وظیفه میکرد. وی بر ضد کاکایش امیر شیر علی برخاست و پس از شکست به بخارا فرار نمود.
در سال 1866 به افغانستان بازگشت و شیر علی خان را شکست داده ، پدرش محمد افضل خان را بر تخت سلطنت نشاند. پس از سه سال شیر علی خان بار دوم قدرت را بدست گرفت ووی پا به فرار نهاد. پس از وفات شیر علی در سال 1880 زمام امور کشور را در دست گرفت.
در دوران سلطنت وی ، بعضی از سرحدات کشور به شمول خط دیورند در سال 1893 نشانی شد.
بمنظور تحکیم قدرتش وی مرتکب اعمال خشونت بار علیه مردمان هزاره در افغا نستان مرکزی گردید. پس از چندی بر ضد نورستان که درآنزمان مسلمان نبودند ، لشکر کشی نمود و آنها را جبرا
به دین اسلام وادشت. وی در سال 1901 در باغ بالای کابل فوت نمود و در آنشهر دفن گردید.
بالا
اسماعیل خان
در سال 1946 در شیندند ، مربوطات ولایت فراه تولد گردیده است. پس ازختم دورة ابتدائی شامل مکتب لیسةعسکری در کابل
شد ، و از فاکولتة حربی کابل فارغ گردیده است. در هنگام کودتای ثور ، بحیث جگرن در فرقة هرات مصروف کار بود.
در ماه مارچ 1979 از اردو فرارکرد و در یک قیام خونین مردم هرات اشتراک کرد. پس ازین قیام ، به پاکستان رفت و در حزب جمیعت ، مربوط ربانی شامل شد. وی در مبارزه اش بر ضد روسها و رژیم دست نشانده بسیار مشهور شد.
پس از رویکار آمدن مجاهدین ، وی والی هرات ، فرماندار تمام ولایات غربی و امیر اسما عیل خان شد.
وی جلسة صلح هرات را دائر کرد.این جلسه که به اشارة ربانی بر پا شده بود ، خشم مسعود را بر انگیخت زیرا اکنون اسماعیل خان برایش رقیب تلقی می شد.
ازینرو در ارسال کمک ها برایش سهل النگاری میکرد.
پس از تصرف ولایات هلمند ، نیمروز ، فراه و هرات بدست طالبان ، بتاریخ 5 سپتمبر 1995 به ایران پناه برد.
وی مجددا جهت مبارزه با طالبان به داخل کشور رفت ولی بتاریخ 19 می 1997 توسط جنرال ملک دستگیر شده به طالبان تسلیم داده شد و در قنذهار زندانی شدومدت بیشتر از سه سال را در بازداشت
طالبان گذرانید تا اینکه بشکل مرموزی فرار نمود. پس از تهاجم امریکا و نابودی طالبان توسط امریکا ، مجددا کنترول هرات و ایالات غربی در دست گرفت.
بالا
امیر خان متقی
در دوران تصرف شهر کابل توسط طالبان ، متقی در ابتدای دهة سی جوانیش قرار داشت . ازجملة کد ر اداری طالبان وتا اکتوبر سال 1999 وزیر اطلاعات و کلتور طالبان بود. سپس مسئول ادارة امور در شورای وزیران تعیین شد. وی در تحکیم قدرت نظامی و سیاسی طالبان در سراسر کشور نقش بسزائی داشت. در سال 1997 پس از سقوط مزار شریف ، متقی رهبری نیرو های طالبان را در ساحات شمال رهبری کرد ودر تسخیر ساحاتی چون قندز وغیره نقشی بازی کرد.
بالا
بابه جان
در سال 1959 بدنیا آمد. در دوران حاکمیت پرچمی ها ، قوماندان قطعة نیرومند ملیشیا های دولتی بود. وی روابط خوبی با مجاهد ین داشت و ازین سبب در سال 1984 ، در اثر تماس با مجاهدین به یکسال حبس محکوم گرد ید.
وی همراه با دوستم در سال 1992 به صف مجا هدین پیوست ، نیرو های مسعود را اجازه داد تا داخل شهر کابل گردند.
از انزمان به بعد ، وی یکی از طرفداران سر سخت مسعود گردیده ، در خنثی ساختن توطئه و حملة مشترک دوستم ـ گلبد ین در آغاز سال 1994 مقاومت نموده آنها را شکست داد. قبل از تسخیر کابل توسط طالبان در سپتمبر 1996 ، مسئول گارنیزیون کابل بود. پس از سقوط کابل ، بحیث قوماندان خط مقدم جبهه در بگرام مقرر شد.
بالا
حاجی قدیر
وی در سال 1333 خورشیدی درقریة سیدان سرخرود ولایت ننگرهاردیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی و متوسط را درین ناحیه به پایان رسانید.
در دوران حکومت محمد داود ، حاجی قدیر به همراه برادرانش عبد الحق و حاجی دین محمد مهاجرت کرد و عضو حزب اسلامی گلبدین و پس از انشعاب درین حزب به همکاری با حزب اسلامی یونس خالص پرداخت.
پس از کودتای ثور، وی یکی از قوماندانان مجاهدین بود که در جنگ بر ضد قشون سرخ نقش فعالی داشت. پس از سقوط دولت نجیب الله در سال 1371 و پیروزی مجاهدین ، وی بحیث والی ننگرهار وشخص شماره یک منصوب شد و ریاست شورای مشرقی را برعهده گرفت .
پس از تصرف ننگرهار توسط طالبان ف حاجی قدیر در خزان سال 1375 به پاکستان گریخت. مدت زیادی طول نکشید که وی با دولت پاکستان به دلیل مخافت با طالیان اختلاف پیدا کرد و مجبور به ترک این کشور و اقامت در آلمان شد.
حاجی قدیر هشت ماه را درین کشور سپری کرد و سپس به پنجشیر رفت و با احمد شاه مسعود یکجا به مبارزه بر ضد طالبان پرداخت. این عمل وی طالبان را بر آشفت و ازینرو تعداد از اعضای فامیلش توسط این گروه قتل عام شدند.
اعدام برادرش عبد الحق یکی از قوماندانان بسیار مشهور جهادی ، در ماه قوس 1380 توسط طالبان که قصد داشت مردم را علیه این گروه بسیج و سازماندهی نماید ، نمونة این قتل ها بشمار میرود.
حاجی قدیر در کنفرانس بن اشتراک کرد و در حکومت موقت بحیث وزیر شهر سازی ووالی ننگرهار منصوب شد. وی در ایام برگزاری لویه جرگه اضطراری ، نقش فعالی در کاستن تشنج بین نمایندگان را به عهد گرفت و خود را شخصیت میانه رو و حامی کرزی وانمود کرد.
پس از تشکیل دولت انتقالی در اول ماه سرطان ، وی بحیث معاون رئیس دولت ووزیر فوائد عامه انتخاب شد.
بالا
ببرک کارمل
در سال 1929 در کابل تولد گردیده ، تحصیلاتش در فاکولتة حقوق دانشگاه کابل به پایة اکمال رسانیده است. وی در جنبش های روشنفکری دورة هفت شورا سهم داشت و چند باری به زندان افتاد. همراه با نورمحمد ترکی از موسسین حزب دیموکراتیک خلق است که در سال 1964 بنا نهاده شد.از آغاز تاسیس حزب با ترکی در مورد رهبری اختلاف داشت.
این اختلافات باعث انشعاب در حزب شد. وی جناح پرچم را رهبری میکرد. در سال های 1965 و 1969 دو مرتبه از ناحیة شهر کابل وکیل شورا انتخاب شد. در سال 1977 ،قبل از کودتای ثور دراثر فشار اتحاد شوروی ، حزب مجددا «متحد» گردید. در ماه اپریل 1978 پس از اشتراک در جنازة میر اکبر خیبر ، همراه با دیگر رهبران حزب از طرف داود زندانی شده که این باعث کودتای ثور گردید. پس از پیروزی کودتای ثور ، بحیث معاون شورای انقلابی ، معا ون صدر اعظم تعیین شد ولی در ماه جولای 1978 از وظایفش بر کنار گردید و به چکوسلوا کیا بحیث سفیر تعیین گردید.بتاریخ 27 دسمبر 1979 یکجابا قوای شوروی به کابل آمد و بر اریکة قدرت نشست.
پس از تغییرات در رهبری شوری، در سال 1986 وی نیز توسط نجیب الله کنار زده شده و در مسکو نظر بند گردید.
در اواخر حکومت نجیب به کابل آ مد و تا زمان تصرف کابل توسط مجا هد ین درین شهر بود. سپس به مزار شریف و حیرتان رفت. در سال در اثر بیماری هائی قلبی و جگر در حیرتان فوت کرد و درشهر حیرتان به خاک سپرده شد
بالا
برهان الد ین ربا نی
در سال 1940 در شهر فیض آ باد مرکز ولایت بدخشان بدنیا آ مد. در سال 1963 ار فا کولتة شرعیات فارغ گردیده و در سال 1968 جهت تحصیلات عالی به مصر رفته در دانشگاه الاظهر مصروف تحصیلات عالی شد. پس از ختم تحصیلات به کشور بازگشت و در فا کولتة شرعیات کابل مصروف تدریس گردید. دز سال 1974 پس از حملة حکومت بر ضد اخوانی ها، به پاکستان رفت. با شروع کودتای ثور ، ربانی به فعالیت هایش ادامه داده ، یکی از بزرگترین حزبی بود که بر ضد شوروی ها می جنگید. در اپریل 1992 نیرو های ربانی تحت قو ماندة مسعود داخل کابل شد و در ماه جون بحیث
رئیس دولت اسلامی تعیین گردید. وی به این وظیفه تا تشکیل حکومت موقت در 22 دسمبر 2001 ادامه داد.
بالا
جلا ل ا لد ین حقا نی
مولوی حقانی از جملة گروه تبعیدی پاکستان در دوران داود بود. در دوران جهاد ، وی بحیث قوماندان یونس خالص ، یکی از قوی ترین قو ماندانها در ولایت پکتیا بود. وی تحلیل و بر داشت بسیار خشک از اسلام دارد و تحت تاثیر بعضی حلقات اعراب قرار گرفت که برایش کمک می نمودند. در سال 1989 مسئول طرح حکومت عبوری گردید. در سال 1994 ریاست کمسیونی را بعهده داشت که خواهان آتش بس بین مجاهدین در کابل شد. در سال 1990 در شورای قو ماندانان که از طرف احمد شاه مسعود دائر شده بود ، سهم فعال گرفت. پس از پیروزی مجاهدین بحیث وزیر عدلیه مقرر شد . پس از ظهور طالبان ، وی به حمایت از آنها پرداخت. زمانیکه طالبان کابل را تصرف نمودند ، بحیث وزیر امور اقوام و قبائل تعیین شد. ولی روابط وی با طالبان سردشد و ازینرو وی بسیاری اوقاتش را در پاکستان و در کشور های خلیج سپری میکرد. در هنگام حملة امریکا به افغانستان ، وی بحیث قو ماندان نظاامی طالبان تعیین گردید.
طبق را پور ها ، در نومبر 2001 در اثر بمباردمان نیرو های امریکائی زخمی گردیده است.
بالا
حامد کرزی
در سال 1958 در قند هار متولد گردیده و تحصیلا تش را در کابل به پایان رسانیده است. جهت تحصیلات عالی به هند رفت و در دانشگاهی در سمله در رشتة حقوق تا درجة ماستری درس خوانده است. پس از اشغال افغانستان توسط شوروی با فامیلش به امریکا رفت. تعدادی رستورانت های افغانی را بنا نهاد. در دوران جهاد با مجاهد ین پیوست و از طرفداران جدی ظاهر شاه می باشد. بعد از پیروزی مجاهدین بحیث معین وزیر خارجه مقرر شد ولی با سیاست های مجاهدین در بسیاری ساحات موافق نبود و ازینرو کناره گیری نمود.
با روی کار آ مدن طالبان وی کوشید که آنها را تشویق نماید تا قدرت را به ظاهر شاه بسپارند ولی موفق نگردید.
پدر کلان و پدرش در دوران رژیم شاهی و جمهوری داود دارای پوست های بلند پایة بوده اند.
پدرش در ماه جولای 1999 در کویته از طرف مخالفین یعنی طالبان به قتل رسید.
پس ازحملات امریکا بر ضد طالبان در اوائل ماه اکتوبر 2001 ، کرزی در اواسط ماه اکتوبر طور مخفی به افغانستان داخل شده، کوشید تا در ولایت اروزگان مردم را بر ضد ظالبان تحریک نماید. هرگاه وی توسط طالبان دستگیر می شد ، او نیز به سر نوشت عبد الحق دچار می شد. نیرو های وی با همراهی گل آغا بتاریخ 7 دسمبر یعنی دو روز پس از امضای موافتنامة بن داخل شهر قندهار گردیدند.
بروز شنبه 22 دسمبر 2001 ریاست ادارة موقت را طی مراسم خاصی بعهده گرفت.
بالا
حاجی محمد محقق
یکی از رهبران پر نفوذ حزب وحدت درسمت شما ل ، بخصوص شهر مزار شریف است. وی در جنگ های محلی دست داشه و درهنگام حکومت ربانی که از کابل رانده شد بحیث وزیر داخله در مزار بود. وی بر ضد طالبان جنگید.
پس از حملة امریکا بر ضد طالبان نیرو های وی با نیرو های جنبش و استاد عطا مزار شریف را تصرف کردند.
بالا
حبیب الله کلکانی
در سال 1890 در قریة کلکا ن کوهدامن بدنیا آ مد. با استفاده از شورش ها و بغا وت ها بر ضد شاه
امان الله ، به تحریک انگلیس ها و ملا ها و حضرت ها ، کابل را تصرف نمود و بتاریخ 29 جنوری
1929 پادشاه گردید. وی در اکتوبر با حملة قوای نادر خان وبرا درانش به کمک مردم
آنطرف سرحد ، جاجی و منگل از کابل فرار نموده به کوه دیگچه واقع در کوهستان فرار نمود. سپس
نادر شاه با وصف تعهد و امضا در قرآن و تضمین و میان جگری حضرت شور بازارمبنی بر عفو کامل وی ، او را کوه پائین آ ورد ، با برا در و همرا هانش بشکل ناجوانمردانه به قتل رسانید. دستور
چور و چپاول تمام ساحات کوهدامن و کوهستان را صادر نمود.
حفیظ الله امین
در سال 1929 در ولسوالی پغمان ولایت کابل متولد گردیده است. پس از فراغت از مکتب لیلیة ابن
سینا و دار المعلمین ، شامل فاکولتة ساینس شد . سپس بحث معلم در مکتب ابن سینا ، مدیر مکتب ابن سینا و دارالمعلمین انجام وظیفه داده است.
وی ماستری اش را در رشتة تعلیم و تربیه بدست آورد. هنگام تحصیل در امریکا ، در سال 1963
بحیث رئیس اتحادیة محصلان در پو هنتون کولمبیا تعیین گردید. به گفتة بعضی منابع، درین زمان بود
که ممکن وی در سازمان های جا سوسی امریکا جذب شده باشد. وی قبل از آنکه تحصیل دوکتورایش
به پایة اکمال برساند ، در سال 1965 به وطن باز گشت، بعد از انشعاب غیر مترقبه بزودی عضو حزب و در اسرع وقت در سطح رهبری قرار گرفت. وجود وی در حزب یکی از علل
اساسی اشعابهای های پی در پی درحزب دیموکراتیک خلق بود. وی با استفاده از خوش باوری های ترکی و چاپلوسی بوی ، خود را در مقام بلند حزبی رسانید.
مسئولیت کمیتة نظامی را برای جلب و جذب نظامیان بعهده گرفت و سر انجام قو ماندة کودتای ثور را
در اپریل1978 صادر نمود. پس از کودتای ثور وی بحیث معاون صدراعظم ووزیر امور خارجه تعیین گردید. در ماه اپریل 1978 درست یکسال بعد از کودتای ثور بحیث صدراعظم ووزیر خارجه تعیین گردید. در 16 سپتمبر 1979 با قتل ترکی ، رهبری حزب و دولت رادر دست گرفت. وی مسئول کشتار هزاران افغان بی گناه شمرده می شود. بتاریخ 27 دسمبر 1979 توسط روسها و
پرچمی ها بقتل رسانیده شد.
بالا
خلیل الله خلیلی
در کابل متولد گردیده است ، پدرش در عصر شاه امان الله اعدام گردید. در دوران حبیب الله کلکانی در پست هائی کار کرد
و پس از سقوط وی به تاشکند تبعید شد. پس از مدتی به هرات بر گشت. در سال 1944 ، خلیلی و تمام اعضای فامیلش به اتهام دست داشتن در اغتشاش قوم صافی زندانی و سپس به قندهار تبعید گردیدولی بعد ها به کابل آمد. در سال 1948 در دانشگاه کابل استاد بود. در سال 1951 وزیر اطلاعات و کلتور مقرر شد.
در سال 1965 وی به پارلمان انتخاب گردید. در بین سالهای 1969تا 1978 بحیث سفیر در عربستان
سعودی و عراق ایفای وظیفه می نمود. پس از کود تای ثور ، کشور را ترک گفت ودر سال 1987 در پاکستان وفات نمود. وی در ابتدا شاعر در باری بود ولی بمرور زمان این شیوة وی تغیر کرد. در
دوران هجرت اشعار زیادی در وصف وطن و جهاد نوشته است که بسیار دوست داشتی است. وی در شعر دری استاد توا نا است.
بالا
داکتر محمد یوسف
در سال 1917 در کابل بد نیا آمد. از مکتب نجات فارغ شد . دوکتورایش را در رشتة فزیک در جرمنی به پایة اکمال رسانید.
نخست بحیث استاد در دانشگاه کابل ایفای وظیفه میکرد. در سال 1949 معین وزارت تعلیم وتربیه و سپس در وزارت معادن و صنایع در پست های مختلف از جمله وزیر معا دن و صنایع کار نموده است.
در سال 1963 بحیث صدر اعظم تعیین گردید. پس از استعفایش از پست صدارت در سال های 73 ـ 1966 بحیث سفر افغانستان در بن بود. پس از کودتای هفت ثور 1357 در المان پنا هنده شد. بر ضد رژیم حزب دیموکراتیک خلق مبارزه کرد و هنگام حاکمیت ربانی در جلسة هرات اشتراک کرد.
وی بتاریخ 23 جنوری1998 در آلمان وفات نمود.
بالا
دوکتور نجیب الله
در سال 1947 در کابل به دنیا آمد. ازمکتب حبیبیه فارغ شده در دانشگاه طب به تحصیل پرداخت و در
سال 1975 از آن فارغ شد. در دهة شصت و هفتاذ در جنبش های روشنفکری محصلان کابل سهم عمدة داشت. مربوط به جناح پرچم بود.
پس از پیروزی کودتای هفت ثور 1357 در سازمانهای حزبی مصروف کار شد ، ولی چون دیگر پرچمیان از وظیفه اش برکنار شده ، در ماه جولای 78 بحیث سفیر به تهران اعزام گردیده و پس از مد تی از وظیفه سبکدوش و به کابل احضار گردید. وی به مسکو رفت و همراه با قوای شوروی در دسمبر 1979 به کابل آمدو بحیث رئیس دستگاه جاسوسی رژیم بنام خدمات اطلاعات دولتی (خاد) مقرر شد. وی درین دستگاه مسئول زندانی ساختن ، شکنجه و کشتار بسیاری از مردم شمرده می شود. در سال 1986 جانشین ببرک کارمل گردید. بتدریج از پرنسیپ های اصلی و خطوط مرامی حزب صرف نظر کرده ، در قانون اساسی ، در اساسنامه و مرامنامة حزب تعد یلاتی بوجود آورد. نام حزب دیموکراتیک خلق را به حزب وطن تبدیل کرد وبه پلان های سازمان ملل در مورد کناره گیری از قدرت ، تشکیل حکومت موقت و انتخابات آزاد موافقت نمود . بالاخره در بهبوهة غصب قدرت توسط مجا هدین کوشید تا حزب و دولت را رها کرده فرار نماید ولی موفق نشد. چندی قبل از غصب قدرت توسط مجاهدین در 28 اپریل 1992 به دفتر سازمان ملل در کابل پناه بردو تا اشغال کابل توسط طالبان در ماه سپتمبر 1996 در آنجا ماند. با تسخیر کابل توسط طا لبان او راباز داشت کردند و در چهار را هی آ ریانا با برادرش شا پور احمد زی به دار آ ویختند.
بالا
دا کتر عبد الرحمن
وی از نزدیکان مسعود و از جملة رهبری شورای نظار بود. قبل از سقوط نجیب در سال 1992 ، در مذاکرات قوماندانان و تعدادی از رهبران ایشان مبنی بر تسلیمی به مجاهدین نقش فعال داشت. پس از پیروزی مجاهدین ، بحیث وزیر هوا نوردی ملکی تعیین گردید. با بسیاری از سیاست های مجاهدین موافق نبود. از شورای نظار وجمیعت برید و با ظاهر شاه پیوست.
از جملة فعالین ظاهر شاه در آمد و در کا بینة کرزی از طرف شاه بحیث وزیر هوانوردی و توریزم پیشنهاد و تعیین گردید. در اواسط ماه فبروی توسط اعضای شورای نظار که با وی خصومت دیرینه داشتند در میدان هوائی بین المللی کابل به قتل رسید.
بالا
دستگیر پنجشیری
در سال 1933 در ولسوالی پنجشیر به دنیا آمد. تحصیلا تش را در فا کولتة ادبیات کابل به پایة اکمال رسا نید. در سال 1965 ازاشتراک کنند گا ن کنگرة حزب دیموکراتیک خلق بودو بحیث عضو کمیتة
1967 مرکزی حزب تعیین گردید.درانشعاب اول در سال نخست در جناح پرچم رفت ولی سپس به
جناح خلق پیوست. با گروه کار ، خلق کارگر و تعدادی از فرکسیون های متعدد این حزب در تماس بوده است. پس از کودتای ثور 1978 بحیث وزیر تعلیم و تربیه و سپس وزیر فوائد عامه ایفای وظیفه نمود.
وی در کمیتة کنترول و نظارت حزب ، بحیث رئیس اتحادیة شعرا و نویسند گان افغانستان وظایفی را به پیش برده است.
بالا
زرداد
یکی از جنگ سالاران بد نام می باشد که به قتل ، چور و آزار مردم متهم است. وی در اواسط سال 2001 از لندن سر بیرون آورده ، توسط بی بی سی افشا شد که تحت نام مستعار در یک خانة کرائی در مچام لندن زندگی می کند.
زرداد در آوائل دهة 90 بخشی از شاهراه مهم تجارتی کابل ـ جلال اباد را در کنترول داشت . وی اکنون نام اصلی خود را تائید کرده ولی در مورد اینکه وی مرتکب جنا یات شده است انکار کرد. او ممکن به کشورش باز گردانیده شده ویا در لندن محاکمه شود.
زرداد در شاهراه کابل ـ جلال آباد در منطقة سروبی در 37 کیلو متری کابل قرار گاه داشت. با توسل به سلاح هروسیلة نقلیه را که ازین راه عبور می نمود ، توقف میداد ، راکبین وسیله را چور ، تحدید، ترور و به قتل می رسانید. یکی از شاهدان در مورد یکی از بس هائیکه توسط وی اختطاف شده بود حکایت میکند: زرداد با ده نفر از زیر دستانش اشتراک داشتند که بس را توقف دادند ، زنان و اطفال را از بس بیرون کردند وبس را با راکبین غیر مسلح آن به آتش کشید ند.
شاهد دیگری می گوید که زرداد به نفر هایش دستور داد تا یگ گروپ توریست های پاکستانی را که توسط موتر داتسن از ساحة قرار گاهش عبور می نمود ، به قتل برسانند و جسد ایشانرا به دریا بیدازد. آنها موتر داتسن را گرفتند. راکبین داتسن توسط کرشینکوف مرمی باران شد ند. این کار صرف بخاطر بدست آ وردن موتر و ساعت های شان انجام یافت.
نفر دیگری از یک زیردست زرداد قصه می کند که چون سگی در یک غار زند گی میکرد ، محبوسین را مورد حمله قرار میداد و کسانیکه به رشوه تن در نمی دادند تا سرحد مرگ مورد لت و کوب قرار میگرفتند.
زرداد یکی از قوماندان های حزب اسلامی بود که در دوران اشغال شوروی به حملاتش بر ضد شوروی ها در کابل ادامه میداد. ازاینکه گلبدین در هنگام تعیین شدنش بمقام صدارت ، وی را در پست وزارت در نظر نگرفت مایوس بود.
زمانیکه وی کارمندان یک موسسة خیر یه ، سه تبعة جرمنی و فرنسوی را که توسط موتر سفر میکردند و مقدار پول با خود داشتند اختطاف نمود، از پوسته اش در سروبی رانده شد.
بالا
زلمی خلیل زاد
بالا
سردار محمد داود
موسس دولت جمهوری واولین رئیس جمهور افغانستان از سال 1973 تا 1978 بود. در سال 1909
در شهر کابل متولد گردیده است. پس از ختم مکتب امانیه ، در سال 1931 شامل مکتب افسران اردو گردید. در دوران دهة 30 و 40 ، وی در پست های متعد دی ایفای وظیفه نموده است. در سال های
50 ـ 1949 وزیر داخله بود و از سال 1953 تا 1963 بحیث صدر اعظم کشوربود که درین مدت ریفورم های بنیادی چون نهضت نسوان ، اعمار شاهراه و یک تاسیس تعدادی فابریکات بزرگ را پایه گزاری نمود. در جولای 1973 ( 26 سرطان 1353 خورشیدی ) با توصل به کودتای نظامی ، ظاهر شاه پسر کاکایش را از سلطنت خلع کرده ، نطام جمهوری را بنا نهاد. وی از ابتدا دارای افکار چپی و یک ناسیونالیست قوی بود. ازینرو با حزب دیموکرتیک ، بخصوص شاخة پرچم روابط نزدیکی داشت و از آنها در پیروزی کودتا استفاده کرده ، پس از پیروزی برای کدر های این جناح پست های مهم و کلیدی داده شد. در اواخر سالهای قدرتش از مسکو و چپی ها فاصله گرفت و حتی در صد د نابودی ایشان بر امد. این اقدام وی باعث شد تا حزب دیموکراتیک خلق دست به کودتای هفت ثور 1357 بزند ، او و تعدادی از اعضای فامیلش را به قتل برسا نند.
بالا
سلطان علی کشتمند
در سال 1935 در شهر کابل بدنیا آ مد. پس از ختم دورة مکتب ، شامل فاکولتة اقتصاد در دا نشگاه کابل شد. وی یکی از اخلاص مندان و پیروان ببرک کارمل بود. از ابتدای تشکیل حزب دیموکراتیک
خلق در رهبری حزب قرار داشت. پس ازکودتای ثور در اپریل 1978 ، بحیث وزیر پلان تعیین شد .
در ماه اگست همان سال به جرم دست داشتن در کودتابر ضد تره کی دستگیر شد ، پس از شکنجه های
طولانی به 15 سال حبس محکوم گردید. پس از هجوم قوای شوروی ، از حبس رها گردیده ، عضو بیروی سیاسی و صدر اعظم تعیین شد. این وظیفه را تا سال 1988 به عهده داشت. در سال 1990 بار دیگر درین پوست آمد ولی در سال 1991 برکنار شد. وی به مسکو رفت و از آنجا به لندن پناهنده شد.
بالا
سید احمد گیلانی
در سال 1932 در شهر کابل تولد شده ، تحصیلا تش را در مکتب ابوحنیفه و سپس در فا کولتة شرعیات در دانشگاه کابل به پایان رسا نیده است.
بعد از کود تای ثور به پاکستان مها جرت کرد و حزب خود ش را بنام محاذ ملی اسلامی افغانستان تاسیس نمود. گیلانی بخشی از حکومت عبوری مجاهد ین بود که در پشاور پس از سقوط نجیب در سال 1992 بمیان آ مد. نظر به اختلا فاتیکه وی با ربانی و بخصوص مسعود در زمینة تاسیس جرگه داشت ، حمایت خود را از ایشان پس گرفت. در دهة هشتاد وی از طرفداران سر سخت ظاهر شاه بود.
بالا
سید احمد گلا ب زوی
وی در سال 1945 در ولایت پکتیا متولد گردیده. تحصیلاتش را در مکتب خورد ظا بطان به پایة اکمال
رسانیده و تا کودتای ثور بحیث خورد ظا بط ایفای وظیفه نمو ده است. وی عضو حزب دیموکراتیک خلق ، جناح خلقی ها بوده ، در کودتای داود ودرکود تای ثور سهم داشت. در منا قشات درون حزبی خلقی ها ، از ترکی حمایت میکرد و بعد از قتل ترکی به سفارت شوروی پناه برد و از آنجا به مسکو اعزام شد. همراه با ورود قوای شوروی و کارمل در سال 1979 به کابل آ مد و بحیث وزیر داخله تعیین گر دید. وزارت داخله را بمرکز بزرگ خلقی ها تبدیل کرد و بحیث یک نیرو در مقابل رهبری پرچمی ها عرض اندام نمود.
در وقت زمامداری نجیب بحیث سفیر در مسکو تعیین شد. در کود تای سال 1990 همراه با شهنواز
تنی بر ضد حکومت نجیب د ست داشت. این کودتا که در تبانی با گلبد ین و آی اس آی تنظیم شده بود ، وی را هر چه بیشترتجرید نمود.
بالا
سید بهاو الدین مجروح
در سال 1928 در کنر بدنیا آمد ، تحصیلا تش را در مکتب استقلال و در دانشگاهای پاریس ، لندن و میونیخ به پایة اکمال رسانیده است. وی مدت مدیدی را بحیث استاد در رشتة فلسفه و مسائل اجتماعی در دانشگاه کابل سپری کرده است.
در سال 1964 والی کاپیسا مقرر شد. در سال 1972 بحیث رئیس انجمن تاریخ تعیین گردید .
پس از کودتای ثور به پاکستان مهاجرت کرد و در آ نجا مرکز اطلا عا ت افغان را بنا نها د . وی در
سال 1988 توسط گلبدین به قتل رسید.
بالا
سید جمال الین افغان
در سال 1838 در اسعد آ باد ولایت کنر بد نیا آ مده است. وی دارای حافظة بسیار قوی بود و گفته می
شود که هر چیز را با یکبار خواند ن به حافظه می سپرد. گفته می شود که سید در زاهدان ایران هم
خویشاوندا نی داشته است. سید بیشتر عمرش را در ایران ترکیه و مصر گزرانیده و یکی از طرفداران
پان اسلامی و خواستار وحد ت اسلامی بر ضد قوای اشغال گر اروپائی بود. وی در بین کشور های شرق میا نه ، ترکیه ، ایران و جنوب آسیا بسیار شهرت دارد. گفته می شود که وی در اثر زهری که به وی خورانیده شده بود در سال 1897 د ر استانبول وفات نمود. جنازة وی در سال 1342 خورشیدی
به کابل انتقال داده شد و در جما ل مینة کابل به خاک سپر ده شد.
بالا
سید حسین انوری
یکی از قو ماندانان حزب حرکت انقلاب اسلامی است و در جهاد مردم افغانستان علیه روسها سهم داشته است. در دوران قدرت طالبان بحیث سخن گوی جبهه مخالف یعنی جبهة متحد تعیین گردیده بود.
پس از بوجود آمدن حکوممت موقت وی بحیث مسئول یک ساحه مقرر شد.
بالا
سید محمد اکبری
وی رهبر یکی از شا خه های حزب وحد ت بنام خودش است. شاخة حزب وحدت اکبری از جملة
چندین پارچةحزب وحدت است که در دوران تجاوز شوروی در ایران تاسیس شد. در سال 1993 ،
زما نیکه علی مزاری رهبر حزب وحدت با گلبدین پیوست ، اکبری با حکومت ربانی یکجا شد. این
باعث شد تا حزب وحدت دو پارچه گردد. پس از قتل مزاری توسط طالبان، اکبری باکریم خلیلی جانشین مزاری در مبارزه بر ضد طالبان در مناظق بامیان و افغا نستان مرکزی پیوست . پس از
سقوط بامیان و اشغال آ ن توسط طالبان در سال 1998 ، اکبری نیزبه طالبان تسلیم شد و از پیروان
خود خواست تا با طالبان همکاری نمایند . وی توسط طالبان به کابل انتقال گردید و تا سقوط طالبان در آ ن شهر زندگی میکرد.
بالا
سید قاسم رشتیا
در سال 1913 در شهر کابل تولد گردید. در تعدادی از کشور ها از جمله چکوسلواکیا ، هنگری ، پولند ، مصر ، جاپان و فلیپین بحیث سفیر ایفای وطیفه نموده است. وی شصت سال عمرش را در مسا ئل تحقیقات تاریخی ، نویسندگی و ژور نالیزم گذ شتانده است . در ساختار موسسات اجتماعی و بشری سهم فعال گرفته است. برای مدت طولانی در جملة اعضای هیئات افغانی در سازمان ملل بوده است و مدال هائی ازمصر ، یوگوسلاویا ، جاپان و ایوری کوست دریافت کرده است.
در سال 1979 از کشور خارج گردید و در سویس مهاجر شد. وی تعدادی نا ول ها ، قصه های کوتاه ، مقالات سیاسی و تاریخی وتحقیقی را نوشته است . وی دوکتورای افتخاری ، دیپلوماسی بین المللی را
از دانشگاه جهانی روند تیبل بدست آ ورده است. یک اثر تحقیقی اش بنام « افغانستان در قرن بیست » به لسان های مختلف ترجمه گردیده است و برندة جایزة خوشحال گردید. دو اثر دیگرش بنام های « ارزش آزادی ، ترا ژدی مردم افغانستان » و « در بین دو دیو» در سال های 1984 و 1990 به چاپ رسید ند. کتاب آ ینة سیا سی اش در سال 1997، نه تنها از جمله پر فروش ترین کتاب در یک شب بود بلکه بهترین ما خد تاریخی بشمار میرود.
بالا
سید جعفر نادری
وی پسر سید منصور نادری ، یکی از رهبران فرقة اسما علیه درساحات پلخمری ، کیهان و دوشی واقع در ولایت بغلان بشمار میرود. از هوا داران کارمل و با دوستم در حفظ و خدمت رژیم دست نشانده شوروی ها بود. قوماندانی فرقة 80 نادری در شهر پلخمری متمرکز بود و از اکمالات ویژة بر خوردار بود. وی همیشه متحد نزدیک دوستم بود و ازینرو در زمانیکه دوستم در سال 1992 با مجا هدین پیوست ، وی نیز ازا و پیروی کرد. پس از سقوط طالبان ، نادری کوشید تا ساحاتش را که از طرف طرفداران مسعود کنترول می شد ، دوباره به تصرف در آوردوی موفقیت چندانی را نصیبش نشد.
بالا
شاه محمد دوست
در کابل در سال 1929 متولد گردیده است. در سال 1956 از فاکولتة حقوق فارغ گردیدو شامل کار در وزارت خارجه شد.
از محمد زائی های درجه سه بود. با وصف اینکه به اصول و پرنسیبپ حزب دیموکراتیک خلق معتقد
نبود ، صرف بخاطرحفظ مقام و منافع شخصی به آ ن پیوسته بود. وی یک کارملیست تپیک بود. از
سال 1980 پست وزارت خارجه را اشغال کرد و تا ختم دورة کارمل د رین پست باقی ماند. در مذاکرات متعد د در مورد افغانستان ، و بحث در مورد خروج نیرو های شوروی ازافغانستان اشتراک کرده است.
بالا
شیخ محمد آصف محسنی
در سال 1935 در شهر قندهار به دنیا آمد. وی تحصیلاتش رادر نجف واقع در عراق به پایة تکمیل رسانیده و بزگترین مقام مذهبی اهل تشیع را که عبارت از آ یت الله است کسب نمو ده است . وی یکی از محققین دینی است و بیشتر از بیست جلد کتاب را بنشر سپرده است. حزب حرکت اسلامی را در سال 1978 بنا نهاد . این حزب شورش ها و قیام هائی را در دهة هشتاد در شهر کابل رهبری کرد . با وصف اینکه وی به اهل تشیع ارتباط دارد ، ولی هیچ ارتباطی با ایران نداشته است.
بالا
صبغت الله مجد دی
در سال 1929 در یک فامیل مذهبی به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را در دانشگاه الاظهر مصر به پایة اکمال رسانیده و در بازگشت به کشور بحیث استاد در مکتب حبیبیه بکار آغاز کرد . دراواخر دهة پنجاه و اوائل شصت بنا بر مخالفتش با حکومت ، که وی آنرا طرفدار شوروی می خواند به سه سال حبس محکوم گردید. پس از کودتای هفت ثور ، اکثر اعضای فامیلش به قتل رسیدند و خودش که در آنزمان در خارج از کشور بود جان به سلامت برد.
در سال 1979 جبهة نجات ملی را تاسیس نمود. در سال 1989 بحیث رئیس حکومت عبوری مجاهدین انتخاب شدو پس از سقوط رژیم نجیب دولت را تسلیم شده از ماه اپریل 1992 تا ماه جون 1992 رئیس دولت اسلامی افغانستان بود.
بالا
صمد حامد
در هشتم ماه جنوری 1929 در جلال آ باد به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مکتب نجات به پایان رسانید.غرض تحصیلات عالی به سویس اعزام گردید و در آ نجا در سال 1957 به اخد دیپلوم دوکتورا
در رشتة قانون نایل آ مد. وی در فاکولتة حقوق و علوم سیاسی استاد بود.در دوران کار هایش ، پست
1964 های متعد د عالی را کار نموده است.عضو پیش نویس قا نون اسا سی در سال بود. پس از کودتای ثور در سال 1978 به زندان افتاد و در سال 1980 رها گردید و به اروپا مهجرت کرد.
بالا
طاهر بدخشی
وی در شهر فیض آ باد ولایت بدخشان بدنیا آ مده است. تحصیلات ابتدائی اش را در لیسة حبیبیه به پایة اکمال رسانیده، سپس شامل فاکولتة اقتصاد دانشگاه کابل شد. همراه با ترکی و ببرک یکی از جملة موسسین حزب دیمو کراتیک خلق بود. بعد از انشعاب اول در سال 1968 ، وی با گروه پرچم بود. سپس ازین جناح نیز برید و خود ش گروه ستم ملی را رهبری میکرد.
وی معتقد بود که در افغا نستان بر علاوة ستم طبقاتی ، ستم ملی نیز وجود دارد. پس از کودتای ثور ،
وی بحیث رئیس نشرات در وزارت تعلیم و تربیه مقرر شد ولی چون یکی از مخالفین سر سخت امین ـ ترکی بود ، در جملة اولین کسانی بود که در سال 1978 زندانی و اعدام گردید.
بالا
عبد الها دی دا وی
در سال 1895 در شهر کابل متولد شد. وی پسر یکی از روحانیون و صاحب رسوخان کشور بنام عبد
الاحد آ خند زادة قند هاری است. تحصیلات ابتدائی اش را در لیسة حبیبیه تکمیل نموده است ،
کاررسمی اش را در دفتر روزنامة سراج الاخبار ، تحت سر پرستی محمود طرزی آ غاز کرد. وی
مقلات سیاسی اش را تحت نام مستعار پریشان می نوشت. در نخستین روز های ایام جوانی اش ، یکی از اعضای فعال جنبش مشروطه خواهان گردید. وی بعد از محمود طرزی ، دومین شخصیتیست
که در راه روشن ساختن اذهان عامه کمک کرده است. زمانیکه یک رفیق همرزمش بنام عبد الرحمن لود ین در حادثه فیر تفنگچه بسوی امیر حبیب الله دستگیر شد، داوی نیز زندانی گردید. حبیب الله از
سوی قصد، جان به سلامت برد ولی چند ماه بعد در کله گوش کشته شد. در پی کشته شدن حبیب الله و
رویکار آمدن امان الله خان داوی و تعدادی دیگر از مشروظه خواهان که زندانی شده بودند، آ زاد
گردیدند.امان الله خان وی را بحیث مدیر مسئول روز نامة جدیدامان افغان تعیین نمود . اولین شمارة این روز نامه در ماه اپریل 1919 به نشر رسید.
وی وظایف ذیل را انجام داده است : عضو هیات افغا نی در مذاکرات میسوری هند در سال 1920 .
در سال 1920 سفیرافغانستان در بخارا. اولین سفیر افغانستان در لندن در سال 1923 . در سال 1923 وزیر تجارتو در سال 1932 بحیث سفیر افغانی در برلین. سپس از طرف باند آ ل یحیی زندانی گردید
و 19 سال در زندان ماند. وی بحیث سفیر در مصر و اندونیزیا ایفای وظیفه کرده است و بعد از سال 1959 برای چند ین دوره رئیس سنا انتخاب شده است.
بر علاوة نوشته ها و اشعارش به پشتو و دری ، وی به لسان های ترکی ، اردو ، انگلیسی و عربی بلدیت داشت.
بالا
عبد الولی ، جنرال
در سال 1925 در کابل تولد یافته ، پسر شاه ولی خان " فاتح کابل " ، داماد و پسر کاکای ظاهر شاه
است. پس از فراغت ازحربی پوهنتون ، تحصیلات عالی اش را در فرانسه به پایان رسانیده است. در
اردو کار کرده است. در زمان کو دتای داود در سال 1973 وی قو ما ندا ن قوای مرکز بوده ، مدت
چند ماهی زندانی شد و سپس با تمام اعضای دیگر سلطنتی از کشور خارج گردیده مدت 28 سال ، با ظاهر شاه در روم در تبعید زندگی میکرد. وی منحیث سخنگوی غیر رسمی ظاهر شاه ایفای وظیفه کرده است و در پلان های وی جهت عودت به وطن و احیای مجدد سلطنت نقش دارد .
بالا
عبد الوکیل
در سال 1947 در کابل تولد گردیده ، پس از فراغت از مکتب حبیبیه شامل فاکولتة اقتصاد گردید و در
سال 1350 از آن فاکولته فارغ گردیده است. وی پس از تاسیس حزب دیمو کراتیک خلق ، در ارتباط با
ا شاخة پرچم حزب بود و یکی از عضای بر جستة آن در دوران جنبش محصلان در سال های 1345
ـ 1350 بود. پس از کودتای ثور وی به وزارت خارجه رفت ولی پس از اخراج پرچمی ها از حزب و
دولت مخفی شد. وی پست های متعدد و بلند پایه را در وزارت خارجه بعهده داشته است. وی اخرین وزیر خارجة رژیم وابسته به حزب دیموکراتیک خلق است و یکی از امضا کنند گان موافقتنا مة
ژینو است که بر اساس آن خروج عسا کر شوروی میسر شد. وی از کارملیست های وفادار بشمار
میرود ، ازینرو در راه تطبیق پلان های سازمان ملل ، در مورد انتقال قدرت، یکجا با گروپ مربوطه
اش سنگ اندازی نمودند. در سال 1992با احمد شاه مسعود در زمینة انتقال قدرت به وی به چاریکار مرکز ولایت پروان رفت و زمینة انتقال قدرت را به وی مساعد ساخت.
بالا
عبد القادر ، جنرال
در سال 1944 در هرات متولد گردیده است. وی شامل مکتب لیسة عسکری و فاکولتة حربی شد. جهت
تحصیل در رشتة پیلوتی به اتحاد شوروی فرستاده شد و یکی از پیلوتان بسیار ماهر شد. در بخش های متعدد اردو خدمت نموده است.
در سال 1973 در کودتای داود خان اشتراک نمود. در سال 1975 بحیث قو ماندان قوای هوائی تعیین گردید.
وی در کودتای هفت ثور1978، حزب دیموکراتیک خلق ، بر ضد رژیم داود نقش کلیدی داشت . مدت کو تاهی را بحیث وزیر دفاع در حکومت ترکی بعهد ه داشت ، سپس بجرم کودتا دستگیرو زندانی شد .
پس از سر نگونی رژیم ترکی ـ امین و اشغال شوری از حبس رها شده توسط کارمل ، مدت کوتاهی بحیث وزیر دفاع تعیین گردید و سپس در سال 1986 بحث سفیر در پولند تعیین شد .
در دوران نجیب الله در اپرات کمیتة مرکزی حزب ایفای وظیفه می نمود.
بالا
عبد الله
وی در کابل تولد گردیده و فاکولتة طب کابل را به پایان رسانیده است.
وی در آغاز دهة هشتاد با نیرو های جهادی پیوست و با احمد شاه مسعود بسیار نزدیک شد. وی از جملة اعضای رهبری شورای نظار گردید. او شخص بسیار لبرال است و چندان تمایل جدی به مسائل مذ هبی ندارد.
پس از فرار دولت ربانی از کابل وی بحیث سخنگوی ربانی ایفای وظیفه میکرد و از طرف دولت ربانی در جلسات بین المللی اشتراک می نمود، تا اینکه در سال 2001 بحیث معاون وزیر خارجة حکومت ربانی تعیین گردید. پس از شکست طالبان توسط نیرو های امریکائی وامضای موافقتنا مة بن
که منجر به تشکیل ادارة موقت در کابل شد ، بحیث وزیر خارجه تعیین شد.
بالا
عبد الحی حبیبی
در قند هار به دنیا آمد. نویسنده و تاریخ نویس افغان است. وی آ ثار زیادی در زمینة تاریخ و اد بیات دارد. در سال 1931 مدیر مسئول روزنامة طلوع افغان بود که در قند هار به چاپ می رسید. وی یک شخص مبارز بود وبر ضد آل یحیی مبارزه می نمود، ازینرو مجبور شد تابه پاکستان مها جر شود ولی در سال 1961 بار دیگر اجازه یافت تا به کشور بر گردد.وی در کابل استاد فاکولتة ادبیات و در اواخر رئیس انجمن تاریخ بود. وی در سال 1984 در کابل وفات نمود.
بالا
عبد الکریم خلیلی
رهبر حزب وحدت اسلامی است که مرکز آن در مرکز افغانستان در ولایت با میان قرار دارد. وی
یکی از متحد ین جنبش ضد طالبان بنام اتحاد شمال بود. نیرو هایش در سال 1998 در تمام سا حات یکی از پی دیگر توسط طالبان در ساحة نظامی در شمال کشورشکست خورد. وی و متحد ینش از
ولایات جوزجان ، سر پل ، بلخ ، سمنگان ، بغلان ، مزار شریف و بامیان بیرون رانده شدند ، خلیلی بسیاری از ین مدت را در ایران سپری کرد. اکنون پس از هجوم امریکا و نابودی طالبان با دیگر
وی بامیان را بیک پایگاه عمده اش تبدیل کرده است.
بالا
عبدا لعلی مزاری
رهبر حزب وحدت ، حزبی متشکل از هفت حزب شیعه بود. قبل از سقوط رژیم نجیب در ماه اپریل 1992 و سقوط کابل بدست مجا هد ین ، در ائتلافی با مسعود و دوستم قرار گرفت. پس از سقوط کابل
حزب وی ساحة جنوب شرق کابل ، خوشحال مینه کارتة سخی ، کوتة سنگی ، کارتة سه ، کارتة چهار
وا فشاردر تصرف خود در آورد. پس از مدتی درهمدستی با دوستم در سال 1993 با گلبدین همدست شده بر ضد مسعود جنگید. حزب وی در شهر کابل با مسعود و سیاف برخورد های خونین نمود که تعداد زیادی از هر دو طرف کشته شد. حزب وی نیز باعث چورو چپاول ، اذیت و ازار مردم بیگناه کابل گردید.
در سال 1995 توسط طالبان محاصره شده و دستگیر گردید ، و در بازداشت به قتل رسید. جنازه اش به مزار انتقال داده شد و در آنجا دفن گردید.
بالا
عبد الرشید دوستم
در سال 1954 در خواجه د کوی ولایت جوزجان متولد گردیده است . وی یکی از چهره های بحث بر انگیز در تاریخ سیاسی افغان در سال های اخیر است. در سال 1985 ، دوستم قوماندان یک نیروی پنجاه هزار نفری ملیشیای بود که به چور ، خشونت و بیرحمی مشهور شدند. این ملیشیا ها در حکومت نجیب بر ضد مجاهد ین می جنگید ند و دوستم عضو حزب بر سر اقتدار وطن بود. در سال 1992 وی از حکومت انتقالی مجاهدین حمایت کرد ، به تدریج از مرکز فاصله گرفت.
در سال 1994 تغیر جهت داد و با گلبد ین متحد شده ، برضد ربانی ـ مسعود جنگید. در سال 1995 از واشنگتن و نیو یارک دیدن کرد. در سال 1998 توسط طالبان شکست خورد و به ترکیه رفت.
در سال 2001 بار دیگر وارد افغانستان شد و با حمایت نیرو های امریکا ، طالبان شکست خورده ووی قدرت سابقه اش را در ساحات سمت شمال تحکیم بخشید.
اکنون وی یکی از بازی گران عمده جنگ ویا ثبات سیاسی در افغانستان است. در ماه دسمبر سال 2001 میلادی توسط حامد کرزی بحیث معاون وزیر دفاع تعیین گردید.
وی بتاریخ دهم حمل 1381 از طرف حامد کرزی بحیث نمایندة خاص رئیس ادارة موقت در سمت شمال انتصاب گردید.
بالا
عزیز الله واصفی
ازجملة صاحب رسوخان قندهار است که در زمان شاه مدت مدیدی سمت وکالت شورا را از جانب آنمردم بعهده داشته است .
در سال 1975 از طرف سردار محمد داود بحیث وزیر زراعت و آبیاری مقرر شد . وی در سال 1977 در لویه جرگة سردار داود بحیث رئیس لویه جرگه تعیین گردید ، که در انتخاب داود قانونیت اداره و انتخاباتش را تحکیم بخشید. درین اواخر وی از جملة مشاورین ظا هر شاه در روم محسوب میگردد.
بالا
عبدالحق
از قومندانان مشهور جهادی در دوران اشغال نیرو های شوروی در افغانستان بود. در جنگ های زیادی اشتراک ورزیده، از طرف حزب اسلامی خالص مسئول حوضة کابل بود. برادرانش حاجی قدیر و مولوی دین محمد از بازوان قوی خالص بشمار میروند. عبد الحق از جوانی به جنگ های شلیکی بر ضد قشون شوروی پرداخت. پس از خروج اتحاد شوروی و بقدرت رسیدن مجاهد ین ، علاقة وی به سیاست کم شد. بعد از پیروزی مجاهدین وی بحیث قوماندان ولایت کابل مقرر شد ولی از اشغال آن امتناع ورزید. وی شرکت صادراتی ووارداتی اش را در خلیج تاسیس نمود. و در طول دهة 90 کناره گیری کرده بود. در آغاز میلا نیم جدید مجددا فعال شده ، خواستار یک حکومت معتدل در افغانستان بود.
وی از جملة یکی از فعالین ظاهرشاه گردید. گفته می شود که طالبان ، بهمین علت ، خانم و طفل یازده ساله اش را در خانه اش در پشاور ترور نمودند.
در هنگام حملة نیرو های امریکائی علیه طالبان ، در لوگر آمد تا مردم و قو ماندانان را بر ضد طالبان بر انگیزد.
وی از طرف طالبان دستگیر شد وبلا وقفه در همان روز در ماه اکتوبر 2001 به قتل رسید.
بالا
عبد الرب رسول سیا ف
ازاعضای جنبش اسلامی و در سال 1971 معاون ربانی بود. بعد ها خودش حزب اتحاد اسلام را تاسیس نمود. از سال 1974 تا 1978 در زندان بود و لی نسبت قرابتش با حفیظ الله امین، پس از پیروزی کود تای ثور، از حبس رها گرد ید و به پا کستان گریخت. از نگاه آ ید یا لوژی با گلبد ین و یونس خالص نزدیک است. وی از جانب وزارت خارجة امریکا به توسعة تروریزم متهم است. پس از اشغال کابل بدست طا لبا ن وی قرا گاه خود را در گلبها ر ولایت پروان داشت. از ا غاز پیروزی مجاهدین از جملة متحدین ربانی بود و تا آخیر با وی باقی ماند. وی از جملة گروه وابسته به وهابی هاست که از طرف عربستان سعودی حمایت میگردد. در جنگ های خونین با حزب وحدت در گیر بود.
بالا
غلام می الدین انیس
در هرات متولد گردیده ، تحصیلات ابتدائی را در آنجاو کابل و تحصیلات عالی را در مصر به پایة اکمال رسانیده است. وی نویسنده و ناشر روزنامة انیس، اولین روزنامة مستقل کشور بوده است. وی
یکی از مخالفین حبیب الله کلکانی و خاندان آ ل یحیی بود. با لاخره او از طرف جلادان و آدم کشان باند هاشم خان زندانی شد ودر زندان در سال 1938 فوت نمود.
بالا
غلام محی الین شیوا
در سال 1862 تولد گردیده ، تحصیلا تش را بصورت خصوصی در مساجد و مدرسه ها به اتمام رسا نیده است . وی به هند مسافرت نمو د ه و به تحصیلا تش ادامه داد. پس از مراجعت به کشور در
تاسیس مکتب حبیبیه و تعدادی از مکاتب ابتدائی کشور نقش داشت . وی آزادی خواه ، نویسنده و شاعر بود. در سال 1922 چشم از جهان پوشید.
بالا
غلام محمد نیازی
در سال 1932 در قریة رحیم خیل ولسوالی اندر ولایت غزنی به د نیا آمد. تحصیلات ثانوی وعالی را
در مکتب دینی ابوحنیفه در کابل تمام نمود. جهت تحصیلات عالی به مصر رفت و در دانشگاه الا ظهر به تحصیلاتش ادامه داد و درجة ماستری اش را از آنجا بدست آورد. در قاهره وی با شبکة اخوان المسلمین و سید قطب ارتباط پیدا کرد و یکی از پیر وان این مشی گردید.
هنگام مراجعت به وطن ، نیازی حلقة زیر زمینی خودش را در کشور تاسیس نموده تعدادی از شاگردان مکاتب و محصلین را درین سازمان جذب نمود . این باعث تشکیل اولین حزب اسلامی یعنی حزب جمیعت اسلامی افغانستان گردید که بعد ها رهبری آن به ربانی تعلق گرفت. وی در اثر یک طرح کودتا در سال 1974 از طرف داود د ستگیر شد و محبوس گردید.
پس از پیروزی کود تای هفت ثور 1357 ، از طرف مسئولین حزب دیموکراتیک خلق اعدام شد.
بالا
فیض محمد کاتب هزاره
روشنفکر ، نویسنده و محقق شهیر کشور است. وی اولین تاریخ نویس کشور است که وقایع تاریخی را بصورت واقعی نگاشته است. آ ثارش مطمئن ترین موخذ برای پژوهش گران بشمار میرود. وی یک روشنفکر تحول طلب بود که همراه با دیگر روشنفکران در آغاز قرن بیست دست به مبارزه زد ند. اثر
مشهور وی بنام « سرا ج التواریخ » ریفرینس قابل اعتماد وشایسته در زمینة تاریخ قرن 19 افغانستان
است. کتاب به تشویق مقامات قضائی امیر حبیب الله نگاشته شده است که وی درین شعبه کاتب بود. وی بیو گرافی امیر حبیب الله را نوشته است. بخاطر فعالیتهای سیاسی و نقشش در جنبش قانون اساسی
به زندان شیر پور افتاد ولی نسبت روابط نزدیک وی با شاه ، رها گردید. بر علاوة اینکه سراج
التواریخ را در پنج جلد نوشته است ، اثار ذیل را نیز نگاشته است :
1 ـ تحفت الحبیب در دو جلد در بارة تاریخ افغا نستان بین سالهای 1880 ـ 1747
2ـ فیضی از فیوضات
3ـ تذ کره تالانقلاب
4ـ تاریخ پیامبران و حکمراوایان قد یم از آ دم تا عیسی
چون مردم افغانستان مرکزی ، هزاره ها به شاه امان الله وفا دار بودند و به حبیب الله کلکانی تابعیت
نکرده بودند ، ازینرو از تعدادی از صاحب رسوخان هزاره ، از جمله فیض محمد کاتب در کابل
خواسته شد تا به آ ن منظقه رفته در بیعت مردم کوشش نمایند. این اشخاص این کار را یا نه خواستند یا
نتوانستد. این باعث خشم حبیب الله کلکانی شد و هدایت داد تا این افراد را جزا بدهند. در اثر لت و کوب وحشیانه ، فیض محمد کاتب بروز چهارشنبه چهارم رمضان هجری قمری مطابق فبروی 1929 در کابل وفات نمود.
بالا
قاری بابا ( تاج محمد )
یکی ازقوماندانان جمیعت اسلامی ربانی است. بعد از غصب قدرت توسط مجا هدین ، سهم وی ولایت
1992 غز نی بود . در سال بحیث والی غزنی مقرر شد. وی در تشکیل شورای حل و حقد و شورای هرات در سال 1995 ، سهم فعال گرفت.
بالا
گلبد ین حکمتیار
در سال 1947 در ولسوالی امام صاحب ولایت قندز به دنیا آمد. نخست شامل مکتب لیسة عسکری شد ولی آنرا ترک گفت.
در اواخر دهة شصت شامل فاکولتة انجنیری دانشگاه کابل شد ولی بعد از صنف دوم از آنجا اخراج گردید. در فعالیت های سیاسی اشتراک کرد ، در سال 1970 عضو جوانان مسلمان شد. در سال 1972ـ1973 زندانی گردید ، پس از کودتای داود به پاکستان فرار کرد. وی چون حفیظالله امین همیشه منبع اختلاف و انشعاب بوده است. در سال 1975 از حزب جمیعت ربانی جدا شد و حزب اسلامی خودش را بنا نهاد. پس از کودتای ثور ، بزرگترین مرکز تمرکز نیرو های ضد شوروی گردید و با
دریافت بیشتر از 80 در صد کمک های امریکا نیرو مند ترین و سازمان دهنده ترین ارگان بود.
وابستگی وی به سازمان های جا سوسی از جمله آی اس آی ، وی را نیرومند ساخت. وی در کشتار و
ترور های روشنفکران و مخالفینش در پاکستان دست داشت. در سال 1990 در کودتائی در همکاری با گروه خلقی ها تحت رهبری تنی و گلابزوی دست داشت ولی نا کام گردید.
در هنگام سقوط رژیم نجیب کوشید تا از طریق پشتون ها در بیروی سیاسی چون وطنجار و رفیع درکابل قدرت ر بدست گیرد ، ولی باز هم موفق نشد. وی در چهار آسیاب سنگر گرفت و بر ضد نیروهای مسعود و ربانی تا آمدن طالبان جنگید وشهر کابل را همه روزه راکت باران میکرد. در سال 1995 مجبور شداز چهار آسیاب فرارکند و ضمن معا مله با ربانی به کابل رفت. در ماه سپتمبر 1996 پس از اشغال کابل توسط طالبان با ربانی به سمت شمال رفت و از آنجا به ایران رفت. پس از سقوط طالبان بدست نیرو های امریکادر نومبر 2002 و تشکیل حکومت موقت در 22 دسمبر 2002 ، از حکومت موقت و عملیات نظامی امریکا انتقاد می نمود ، ازینرودر ماه مارچ2002 از ایران اخراج گردید.
بالا
محمد قاسم فهیم
در حکومت موقت بحیث وزیر دفاع تعین گردید. در حکومت ربانی وزیر امنیت بود. بعد از افتادن کابل بدست طالبان ، وی به شمال افغانستان رفت. بعد از قتل مسعود توسط تروریست های عرب ، در عوضش وزیر دفاع تعیین شد.
در دوران جهاد نیز از اعضای رهبری شورای نظار بود . وی در سال 1957 در پنجشیر تولد یافته ، تحصیلات ابتدائی اش را در پنجشیر و بپایان رسانیده ، به تحصیلا تش در کابل ادامه داد. با آغاز
کودتای ثور ، به پاکستان مها جرت کرده ، پس از مدتی به پنجشیر رفت و تحت قو ماندة مسعود به کار آغاز کرد. در آغاز فرو پاشی رژیم نجیب ، با جذب تعدادی از کارمندان اردو و خاد نقش فعالی را بازی کرد.
بالا
محمد رفیع
وی در سال 1946 در ولسوالی پغمان به دنیا آمد. بعد از ختم تحصیلاتش در مکتب لیسه ، شامل فا
کولتة عسکری شده و آنرا موفقانه به پا یان رسانید. در سال 1973 به حزب دیموکراتیک خلق پیوست ، وابسته به جناح پرچم حزب بوده است. وی در کود تای هفت ثور دست داشت . پس از پیروزی کودتا ، بحیث وزیر فوائد عامه تعیین شد ولی چون همرزمان دیگرش بجرم توطئة کودتا گرفتار ، شکنجه و به بیست سال حبس محکوم گردید. پس از تجاوز نیرو های شوروی از حبس رها شده ، بحیث وزیر دفاع مقرر شد. در دوران نجیب در جملة یکی از معا ونین رئیس جمهور بود. در بهبوهة غصب قدرت توسط مجا هدین به حکمتیار پیوست ولی بخت نه به وی و نه به حکمتیار یاری کرد ، از مملکت
هجرت نموده در المان زندگی میکند.
بالا
محمد ظاهر شاه
شاه افغانستان از سال 1933 تا سال1973 بود. در 15 اکتوبر 1914 بدنیا امد. تحصیلاتش را در کابل و پاریس به پایة اکمال رسانیده ، ساعاتی پس از قتل پدرش در سال 1933 توسط کاکا هایش بر تخت سلطنت نشست. تا اوائل دهة پنجاه از صلاحیت چندانی برخوردار نبود ، زیرا کاکا هایش زمام امور به پیش می بردند. وی تمام این دوره های جوانی اش را در بیکاری سپری کرد. در اواسط دهة شصت دست به ریفورم ها زد و در سال 1964 قانون اساسی جدید را نافذ کرد که بر اساس ان آزادی های نسبی از جمله ازادی مظبوعات ، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکیل اجتما عات ، انتخابات آزاد میسر گردید.
با کودتای 26 سرطان 1353 که توسط پسر کاکایش سردار داود براه افتاد، از سلطنت خلع گردیده در روم زندگی می کرد.
پس از عملیات نظامی امریکا که باعث نابودی طالبان و ایجاد حکومت موقت شد ، این امکان میسر گردید تا وی بار دیگر به کشور باز گردد
بالا
محمد نادر شاه
در جنگ دوم انگلیس و افغان 1878 ـ 1880 هنگامیکه امیر محمد یعقوب خان جبهة ملت را ترک و معا هدة گندمک را امضا نمود ، دولت انگلیس از وجود چنین پادشاه تسلیم شده بی نیاز ، و با قیام مردم افغانستان روبرو گردید. پس امیر محمد یعقوب خان اسیر را در دسمبر 1879 از کابل به هندوستان تبعید نمود ، و متعا قبا سردار یحیی خان ( یکی از پسران سردار سلطان محمد خان طلائی ) خسر امیر محمد یعقوبخان را نیز از کابل به دیره دون فرستاد.
خانوادة یحیی خان از 1879 تا 1901 مدت 23 سال در دیره دون میزیستند ، و چون در هندوستان
دارائی نداشتند که معیشتشان را کفایت کند ، لهذا با جیرة مختصری که حکومت انگلیس به ایشان میداد ، می ساختند ، خصو صا که اعضای این خانواده ، فاقد سرمایه برای تجارت ، و هم فاقد تخصص برای اشغال در شقی از شقوق بودند.
پس از سردار یحیی خان پسران بزرگش سردار محمد یوسف خان و سردارآصف خان ، روسای فامیل و هریک دارای فرزندان متعد دی بودند، از جمله سردار محمد نادر خان پسر سردار محمد یوسف خان است که در دیره دون در سال در سال 1883 بدنیا آمد و پنج برادر داشت : محمد عزیز خان ، محمد هاشم خان ، شاه ولی خان ، شاه محمود خان و محمد علی خان.
درسال 1901 ،عبد الرحمن خان اجازه داد که این خانواده از تبعید گاه دیره دون به افغانستان بیایند ، آخرین سال سلطنت خودش بود.
درین وقت سردار محمد نادر خان هژ ده سال داشت . خواهر شان را به درحبیب الله خان نکاح نمودند که این باعث پیشرفت شان گردیده پست های بلندی را صاحب شدند. در دوران شاه امان الله پست های
کلیدی را اشغال کردندولی در اخیر با ریفورم های وی راضی نبوده ، از وظایف شان استعفا داده به
فرانسه مهاجرت کردند. پس از سرنگونی شاه امان الله ، به کمک انگلیس ها داخل کشور شده در ماه اکتوبر 1929 همرا با قوای سرحدی که از طرف انگلیس در اختیارش گذاشته شده بود کابل را تصرف، با هزار نیرنگ خود را برمردم تحمیل کرد. ریفورم های امانی را لغوکرد ، آزادی خواهان
رابه زندان انداخت ، قتل غلام نبی خان چرخی و دیگر آ زا دی خواهان مشتی نمو نة خروار است. وی در سال 1933 توسط عبدالخالق خان متعلم مکتب نجات به قتل رسید.
بالا
محمد هاشم میوند وال
نخست وزیر افغانستان بین سال های 67 ـ 1965 ، موسس و بنیاد گزار جنبش جمیعت دیموکرات مترقی. مرامنامة این حزب در ماه اگست 1966 در رادیو اعلان گردید. این مرامنامه براساس سوسیال دیموکراسی تیپ غربی بنا نهاده شده بود و رقیب اصلی در مقابل حزب دیموکراتیک خلق پنداشته می
شد. وی خوا هان شاهی مشروطه ، نشنلیزم ، دیموکراسی و سوسیالیزم بود. جریدة مساوات ارگان نشراتی حزب وی بود که هر هفته بزبان های دری و پشتو به نشر میرسید. این جریده در اول جنوری 1967 به نشرات خود آ غاز کرد.
وی در سال 1919 بدنیا آمده ، تحصیلاتش را در مکتب حبیبیه به پایان رسانیده و به کار آ غاز نموده است. مدتی بحیث مدیر مسئول روزنامة اتفا ق اسلام در هرات ، سپس مدیر مسئول روزنامة انیس مقرر گردید.
در سال 1951 ریئس مطبوعاتی پارلمان بود ، در سال 1955 بحیث معا ون وزیر خارجه ، در سال 1956 بحیث سفر در لندن ، در سال های 58 ـ 1957 بحیث سفیر در پاکستان و در سال های 63 ـ 1958 بحیث سفیر در امریکا و بار دوم در سال 1963 در پاکستان بحیث سفیر ایفای وظیفه نموده است.
در هنگام کودتای داود وی در خارج بود ولی بعد از مدتی به وطن برگشت. در آنزمان پرچمی ها در دولت داود داری پوست های کلیدی بودند و از نفوذ زیادی بر خوردار بودند. فیض محمد، پرچمدار
بحیث وزیر داخله بود همرا با دیگر رفقایش چون پا چا گل وفا دا ر وغیره در د سیسة قتل وی دست داشتند. در ماه دسمبر 1973 رژیم داود اعلان کرد که وی در زندان خودکشی نموده است.
بالا
محمد یونس خالص
در سال 1919 در خوگیانی ولایت ننگرهار به دنیا آمده است . تحصیلاتش را در مدارس دینی تکمیل
کرده است. پس از کودتای داود در سال 1973 ، به پاکستان گریخت و با گلبد ین پیوست. با آ غاز
تجاوز شوروی به افغانستان ، خالص از حزب اسلامی گلبد ین بریدو حزب خودش را تحت همان نام
تاسیس نمود. وی یگانه رهبری بود که در زمان جنگ با شوروی ها به جبهه میرفت و با قوماندانانش
یکجا علیه شوروی ها می جنگید. پس از سقوط رژیم در سال 1992 ، خالص عضو حکومت عبوری اسلامی بود وی از جملة اعضای شورای قیادی بود ولی هیچ پوست دیگر دولتی نداشت. وی به کابل
نرفت و در ولایت ننگر هار که حزب وی بخش عمدة آ نرا در کنترول خود داشت باقی ماند. طالبان
این ولایت را نیز در ماه سپتمبر 1996 تصرف نمودند . وی بصورت غیر رسمی طرفدار طالبان بود.
بالا
میر اکبر خیبر
در سال 1925 در لوگر تولد یافته است. در مکتب لیسة عسکری شامل شد بعد از اتمام شامل فاکولتة
پولیس شد. از طرف رژیم چند بار زندانی گر دیده و فامیل وی طور اسرار آمیزی ناپدید گردید. پس از حبس از وظیفه طرد گردید.
وی در زندان به آثار مترقی دست یافت و آنرا به خوانش گرفت. اکثر اعضای بیروی سیاسی از جملة
شاگردان وی بودند و همه او را استاد خطاب میکردند. از موسسین حزب دیموکراتیک خلق است.
صاحب امتیاز جریدة پرچم ، ارگان نشراتی فرکسیون انشعابی حزب دیموکراتیک خلق است که بعد ها
این فرکسیون به این نام یاد شدند. گفته می شود که وی خواستارعدم وحدت میکانیکی و تحمیلی دو
جناح حزب بود و خواستار همکاری بیشتر با رژیم داود بود تا شرایط انقلابی خود بخود در مرحلة تاریخی آن مهیا گردد. همین اختلافات و نظر وی باعث کینه توزی تعدادی از اعضای حزب و شوروی
گردید وباعث قتل وی شد. وی بتاریخ 17 اپریل 1978 به قتل رسید که در نتیجه در روز مرگ و به
خاک سپاری وی حزب نمایش قدرت کرد و باعث خشم داود شد. داود امر گرفتاری تمام هیئات رهبری
حزب را صادر کرد. این گرفتاری ها باعث شد تاافسران حزب دست به کودتای هفت ثور 1357 خورشیدی بزنند ، رژیم داود را سر نگون نموده ، رهبران را از حبس رها نمایند و حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق را بر جامعه تحمیل نمایند.
بالا
میر غلام محمد غبار
در سال 1897 در شهر کابل متولد گر دیده است . در دهة 20 پست های متعد دی را در حکومت بعهده
داشت. در سال 1933 به زندان افتاد و پس از ختم زندان در سال 1935 تا سال 1942 در قریة بالا بلوک مر بوط ولایت فراه تبعید گردید.
وی یکی از موسسین حزب وطن است و بحیث نمایندة مردم در دورة هفت شورا در سال های 1949 ـ 1951 انتخاب شد.
وی بارر دیگر از سال 1952 تا 1956 زندانی گر دید. یکی از نویسند گان شهیر کشور است. قدرت
نویسند گی ، بینش سیاسی ، واقعیت نگری اش ، عدم کرنش وی به زور آوران ، او را در جملة نخبه گان برگزیده و قابل احترام و یک تاریخ نویس ممتاز قرار داده است. کتاب « افغانستان در مسیر تاریخ » وی ، بزرگترین گنجینة علمی ، منبع دقیق و ماخذ قابل اعتماد در مورد تاریخ و وقایع کشور ما محسوب میگر دد.
بالا
میر محمد صد یق فرهنگ
در سال 1915 در کابل تولد یافته ، تحصیلاتش را در لیسة استقلال به پا یا ن رسانیده است. وی دو مرتبه زندانی گردیده ، بار اول در سال 1935 و بار دوم در سال 1952 . در پست های متعددی در دهة پنجاه و شصت کار نموده است. در سال 1964 ، عضو پیش نویس قانون اساسی بود و در سال
های 1972 ـ 1973 در بلغاریا سفیر بود. در زمان کارمل ، بحیث مشاور صدر اعظم تعیین شد. وی سیاستمدار و نویسنده بود. مشهور ترین اثر وی بنام « افغانستان در پنج قرن اخیر » است.
بالا
مجید کلکانی
در سال 1939 در کلکان کوهدامن به دنیا آمد. مکتب امانیه را تمام نموده شامل ابوحنیفه شرعیات شد
ولی انرا نا تمام رها کرد. در اواخر دهة شصت ، وی ازجملة رهبران یک گروه مائویست بود. در
دوران داود ، بسیاری اوقات خود را در اختفا گزرانید. حزب خودش را بنام سازمان آ زادی بخش
تاسیس کرد که در ساحة شمالی از قدرت و نفوذ بسیار برخوردار بود. پس از کود تای ثور برای مدت
بسیار کمی بیرون آمد ولی بزودی مخفی شده با پرچمی ها بر ضد باند امین مبارزة مشترکی را آغاز کرد. پس از اشغال شوروی و بر سر قدرت آ مدن پرچمی ها وی همچنان مخفی ماند. چون پرچمی ها
از ارتباطات ومحلات احتمالی بود و باش وی در شهر کابل قبلا مطلع بودند ، توسط خادیست ها دستگر شد و بدون محکمه اعدام شد.
بالا
ملا محمد عمر
لیدر گروه طالبان بود. در قند هار متولد گردیده است. در دوران تهاجم نیرو های شوروی به مجا هدین پیوست و برضد قشون شوروی جنگید . وی یکبار زخمی شد و یک چشمش را از دست داد. تا آ غاز سال 1994 و روی کار امدن جنبش طالبان ، از شهرتی برخوردار نبود. در سیاست های منطقوی امریکا و پاکستان و با حمایت مستقیم این کشور ها جنبش طالبان را پایه گزاری نموده به حملا تش برضد مجاهدین که در سراسر کشور مصروف چور ، چپاول و غارت بودند به مبارزه برخواست.
با تشکیل و به قدرت رسانیدن این گروه ، پاکستان و امریکا فکر می کرد تانظم را در کشور پیاده نموده به منابع نفتی و بازار های آسیای میانه دست خواهند یافت.
سیاست های سخت گیرانه این گروه و تمرکز اخوانی های افراطی بین المللی از جمله گروه القاعده و عملیات شان بر ضدامریکا در 11 سپتمبر 2001 ، خشم امریکا را برانگیخت و بتاریخ 8 اکتوبر دست به عملیات نظامی زد و باعث سرنگونی و نا بودی این جنبش شد.
بالا
ملا محمد ربانی
در هیئات رهبری طالبان بعد از ملا عمر در درجة دوم قرار داشت . وی در راس شورای مقتدری قرار داشت که مسئول ادارة کشور بود. گفته می شود که وی از جناح معتدل طالبا ن نمایندگی میکرد. به مرض سرطان مبتلاشد و در سال 1999 فوت کرد.
بالا
نور احمد اعتما د ی
در سال 1929 در قندهار متولد شد. تحصیلاتش رادر لیسة استقلال به پایان رسانیدو شامل کار در وزارت خارجه گردید.
وظایف مختلفی را درین وزارت انجام دا ده است. در سال 1964 عضو کمیسیون پیش نویس قانو ن
اساسی بود. وی درسال های 1967 تا 1971 صدر اعظم ووزیر خارجة افغا نستان بود. بعد از کودتای ثور دستگیر شد و در پالیگون های پلچرخی بصورت مخفی اعدام شد.
بالا
وکیل احمد متوکل
ازجملة هیئات رهبری طالبان و از یک فامیل روحانی با نفوذ قندهار است. وی بحیث تنظیم کنندة اداره ، مشاور سیاسی و سخنگوی ملا عمر شمرده می شد. رهبری هیئات طالبان را در مذاکرات شان با مخالقین در سال های 1997 و 1999 بعهده داشت. در اکتوبر 1999 بحیث وزیر خارجة طالبان تعیین گردید. پس از شکست طالبان ، چون اکثر رهبران شان فراری شد ولی در اوائل سال 2002 خود را به مقامات دولتی در قندهار تسلیم کرد که ازطرف آ نها به امریکائیان تسلیم داده شد.
بالا
هدایت امین ارسلا
از کارمندان سابقه دار بانک جهانی است . در دوران جهاد در تنظیم محاذ ملی پیر سید احمد گیلانی پیوست و پس از پیروزی مجاهدین در سال 1992 بحیث وزیر خارجه تعیین شد. در مخالفت با قدرت طلبی ربانی از وظیفه اش استعفا داد. در حکومت موقت بحیث وزیر مالیه تعیین گردیده است.
بالا
یونس قانونی
یکی از همکارن نزدیک مسعود بشمار میرود. در دهة هشتاد مسئول روابط جمیت اسلامی با آی اس آی بود. بعد از تصمیم مسعود برای تشکیل شورای نظار و تشکیل شورای قو ماندانان در سال 1988 ـ 1987 بحیث سخنگوی سیاسی این نهاد تعیین گردید. در دوران تسلط مجاهدین بر کابل ، وی سخنگوی باقی ماند و در یک مرحله در سال 1993 نظر به اصرار گلبدین مبنی بر بر کناری مسعود از پست وزارت دفاع ، وی طورموقت به این پست از طرف ربانی تعیین گردید. پس از سقوط کابل بدست طا لبان ، قانونی در مذاکرات متعددی چون کنفرانس های برای ایجاد شورای دفاع و مذاکرات صلح سهم داشت.
در اغاز سال 2001 در کنفرانس های رسمی به اروپا و روم اشتراک کرد و در مذاکرات بن سهم ارزنده داشت.
(image placeholder)
بالابعدی * بازگشت * قبلی
احمد شاه ابدالی*احمد شاه مسعود* احمد علی کهزاد * آصف دلاور* اما ن الله خان
انور الحق احدی * امیر حبیب الله خان * امیر عبد الرحمن خا ن* اسماعیل خان* امیر خان متقی
بابه جان ** ببرک کارمل * برهان الد ین ربا نی
جلا ل ا لد ین حقا نی
حاجی قدیر * حامد کرزی* حاجی محمد محقق* حبیب الله کلکانی * حفیظ الله امین
خلیل الله خلیلی
داکتر محمد یوسف* دا کتر عبد الرحمن *دوکتور نجیب الله * دستگیر پنجشیری
زرداد * زلمی خلیل زاد
سردار محمد داود * سلطان علی کشتمند* سید احمد گیلانی* سید احمد گلا ب زوی
* سید بهاو الدین مجروح * * سید جمال الین افغان * * سید حسین انوری * * سید محمد اکبری
* سید قاسم رشتیا * * سید جعفر نادری
* شاه محمد دوست * * شیخ محمد آصف محسنی
* صبغت الله مجد دی * * صمد حامد
طاهر بدخشی
عبد الها دی دا وی * عبد الولی ، جنرال * عبد الوکیل * عبد القادر ، جنرال* عبد الله
عبد الحی حبیبی* عبد الکریم خلیلی* عبدا لعلی مزاری* عبد الرشید دوستم * عزیز الله واصفی
عبدالحق * عبد الرب رسول سیا ف
غلام می الدین انیس * غلام محی الین شیوا * غلام محمد نیازی
فیض محمد کاتب هزاره
قاری بابا ( تاج محمد )
گلبد ین حکمتیار
محمد قاسم فهیم* محمد رفیع * محمد ظاهر شاه * محمد نادر شاه * محمد هاشم میوند وال
محمد یونس خالص * میر اکبر خیبر*میر غلام محمد غبار * میر محمد صد یق فرهنگ
مجید کلکانی * ملا محمد عمر * ملا محمد ربانی
نور احمد اعتما د ی
وکیل احمد متوکل
هدایت امین ارسلا
یونس قانونی
احمد شاه ابدالی
موسس افغانستان کنونی که بنام احمد شاه بابا مشهور است. وی در سال 1722 در هرات تولد گردید .
نخست منحیث افسردر اردوی نادر افشار خدمت نمود. پس از وفات نادر افشار ، بخشی از ساحاتی را که تحت قو ماند ه اش بود تحت کنترول خود قرار داد.در سال 1747 میلادی بحیث پادشاه تعیین شد. وی امپرا طوری بزرگی ساخت. در دوران زما مداری اش هشت بار به هند حمله کرد. وسعت سلطنت وی از شما ل هند تا بحر هندو از آمو دریا تا ساحات شرقی ایران بود. وی بتاریخ 14 اپریل 1772 میلادی وفات کرد و در پایتخت امپراطوری اش ، قند هار، در خرقة مبارک دفن گردید.
بالا
احمد شاه مسعود
در سال 1953 در پنجشیر تولد یافته ، تحصیلات ابتدائی را در لیسة استقلال تکمیل نموده ، سپس شامل فاکولتة پولی تخنیک کابل شد. در انجا با جوانان مسلمان اخوان ارتباط پیدا کرد. پس از کودتای داود در سال 1973 ، به پاکستان فرار نمود.
در آ نزمان از طرف حکومت ذ وا لفقار علی بو تو تحت تر بیه قرارگرفت. بعدا جهت بر هم زدن نظم به پنجشیر مراجعت کرد و در یک پلان سر تاسری اخوانی ها بر تاسیسات دولتی حمله نمودند ، ولی
بزودی این دسیسه از طرف داود دفع کردیده . تعدادی اخوانی ها کشته و تعدادی د ستگیرشدند ولی مسعود به پاکستان برگشت.
پس از کودتای ثور 1978 ، مسعود به حزب جمیعت ربانی پیوست و به افغانستان بازگشت و بر ضد
رژیم دست به مبارزه زد. در سال 1985 وی با روس ها قرار داد آتش بس به امضا رسا نید. در پهلوی
حزب جمیعت ، شورای نطار خودش را تاسیس نمود که یک ارگان جداگانة نظامی و اداری از جمیعت بود. وی پس از خروج شوروی ها در توسعة
نفوذش در سمت شمال ادامه داد در بهبوهة سقوط رژیم با دوستم و حزب وحدت جهت اشغال کابل اتحاد نمود. پس از سقوط رژیم قدرت را در کابل بد ست گرفت و بحیث وزیر دفاع تعیین گردید.
در سپتمبر 1996 از کابل توسط طالبان رانده شد و قبل از حملة امریکا علیه طالبان حدود اربعة
قلمرو وی صرف ولایت بدخشان بود. وی بتاریخ 9 سپتمبر 2001 با یک پلان تروریستی توسط افراطیون عرب با همکاری طالبان به قتل رسید.
بالا
احمد علی کهزاد
در سال 1907 متولد گردیده ، مکتب استقلال را تمام نمو ده است. یکی از نویسند گان و مورخین مشهور کشور است.
ناشر کتب و آ ثاریست که دوره های قبل از اسلام را احتوا می کند. در پوست های ریئس پشتو تولنه ،
انجمن تاریخ ، موزیم کابل ایفای وظیفه نموده است. اثار پر ارزش ذ یل از اوست :
1 . تاریخ افغا نستان در دو جلد
2 . با لا حصار کابل و پیش آ مد های تاریخی در دو جلد
3 . افغا نستان در پر تو تاریخ
4 . لشکر گاه
5 . رجال و ریداد های تا ریخی
6 . در زوا یای تاریخ معا صر افغا نستا ن
7 . رهنمای با میان
8 . عصر عتیقه بو دای با میا ن
و یک تعداد اثر دیگر ، او چندین جلد کتب به زبان انگلیسی نیز به رشتة تحریر در آ ورده است.
بالا
آصف دلاور
یکی از قوماندانان برجسته در دوران تسلط شوروی و عضو حزب دیموکراتیک خلق و از کارمندان عالی رتبة نظامی در تمام دوران کودتای ثور بود. در سال 1992 با دوستم ، مسعود و ربانی پیوست . وی در سال 1992 از یک توطئة سوء قتل همراه با مسعود که از طرف گلبد ین طرح ریزی شده بود ، جان بسلامت برد.
اکنون در تشکیل و ساختمان اردو در حکومت موقت کار اساسی را بعهده دارد
بالا
انور الحق احدی
وی استا د در رشتة امور سیاسی در فاکولتة پروویدنس امریکا ، از جملة روشنفکران متعصبی است که برتری قومی را ترجیح میدهد. از سال 1995 رهبر حزب افغان ملت است.
بتاریخ هشتم ماه حمل 1381 از طرف ادارة موقت بحیث رئیس عمومی د افغانستان بانک تعیین و شروع به کارکرد.
بالا
اما ن الله خان
در سال 1892 ذر شهر کابل متولد گردیده ، پس از فوت پدرش امیر حبیب الله ، بتاریخ 27 فبروری 1919 بر تخت سلطنت نشست. بمجرد جلوس برمقا م سلطنت ، وی خواستار آزادی کامل سیاسی افغا نستان شد. انگلیس ها این تقا ضای شاه را نپذیرفتند واین جنگ سوم افغان ـ انگلیس را باعث شد. پس از جنگ کوتاهی ، انگلیس ها آ زادی افغانستان را برسمیت شناختد.
وی محصل استقلال و بنیاد گذار افغانستان نوین بود. آرزو مندی داشت تا افغانستان در قطار کشور های پیشرفته قرار گیرد.
وی دست به یک سلسله ریفورم های اجتماعی و سیاسی زد ، در اثر تحریکات انگلیس ها و روحانیون
وابسته به انگلیس ، اختشاشا تی در کشور آغاز یافت. اغتشاش مردم پکتیا در سال 1924 تحت رهبری
ملای لنگ ، اغتشاش مردم شینوار در سال 1928 و به تعقیب آ ن اغتشاش حبیب الله کلکانی که شهر
کابل را در ماه جنوری 1928 از نیرو های امان الله خان تصرف کرد ، باعث آن گردید تا ا مان الله خان به قندهار فرار نماید . گرچه وی مجددا از قندهار لشکر کشی نمود و تا نزدیکی ها کابل را در تصرف خود در آ ورد ، ولی طوطئه وسیع بودو باعث کشتار بسیاری از مردم میگرد ید.
امان الله خان از سلطنت دست کشید و به ا یطالیا پناهنده شد. وی در 26 اپریل 1960 در ایطالیا وفات
نمود . جنازه اش به جلال آ باد ا نتقال داده شد و در جوار پدرش بخاک سپاریده شد.
بالا
امیر حبیب الله خان
پسر امیر عبد الرحمن خان، در سال 1871 در سمر قند تولد یافته ، بعد از فوت پدرش در سوم اکتوبر 1901 برتخت سلطنت نشست. وی به تمام تبعید شدگان افغان که در زمان زمامداری پدرش تبعید بودند ، اجازه داد تا به کشور بر گردند و زندانیان را آزاد ساخت. وی اولین موتر را وارد کرد ، سرکها را
ساخت و به کابل آورد ، در سال 1904 مکتب حبیبیه را تاسیس نمودو در جنگ عمومی اول بی طرفی اختیار نمود ولی از امکاتی که در زمینة اعلان استقلال کشور مساعد بود استفاده نکرد.
بتاریخ 20 فبروری در کله گوش ، مربوطات ولایت لغمان به قتل رسید.
بالا
امیر عبد الرحمن خا ن
یکی از شاهان مستبد و ظالم افغا نستان است. وی در زمان زمامداری پدرش بحیث فرماندار قطغن و بدخشان ایفای وظیفه میکرد. وی بر ضد کاکایش امیر شیر علی برخاست و پس از شکست به بخارا فرار نمود.
در سال 1866 به افغانستان بازگشت و شیر علی خان را شکست داده ، پدرش محمد افضل خان را بر تخت سلطنت نشاند. پس از سه سال شیر علی خان بار دوم قدرت را بدست گرفت ووی پا به فرار نهاد. پس از وفات شیر علی در سال 1880 زمام امور کشور را در دست گرفت.
در دوران سلطنت وی ، بعضی از سرحدات کشور به شمول خط دیورند در سال 1893 نشانی شد.
بمنظور تحکیم قدرتش وی مرتکب اعمال خشونت بار علیه مردمان هزاره در افغا نستان مرکزی گردید. پس از چندی بر ضد نورستان که درآنزمان مسلمان نبودند ، لشکر کشی نمود و آنها را جبرا
به دین اسلام وادشت. وی در سال 1901 در باغ بالای کابل فوت نمود و در آنشهر دفن گردید.
بالا
اسماعیل خان
در سال 1946 در شیندند ، مربوطات ولایت فراه تولد گردیده است. پس ازختم دورة ابتدائی شامل مکتب لیسةعسکری در کابل
شد ، و از فاکولتة حربی کابل فارغ گردیده است. در هنگام کودتای ثور ، بحیث جگرن در فرقة هرات مصروف کار بود.
در ماه مارچ 1979 از اردو فرارکرد و در یک قیام خونین مردم هرات اشتراک کرد. پس ازین قیام ، به پاکستان رفت و در حزب جمیعت ، مربوط ربانی شامل شد. وی در مبارزه اش بر ضد روسها و رژیم دست نشانده بسیار مشهور شد.
پس از رویکار آمدن مجاهدین ، وی والی هرات ، فرماندار تمام ولایات غربی و امیر اسما عیل خان شد.
وی جلسة صلح هرات را دائر کرد.این جلسه که به اشارة ربانی بر پا شده بود ، خشم مسعود را بر انگیخت زیرا اکنون اسماعیل خان برایش رقیب تلقی می شد.
ازینرو در ارسال کمک ها برایش سهل النگاری میکرد.
پس از تصرف ولایات هلمند ، نیمروز ، فراه و هرات بدست طالبان ، بتاریخ 5 سپتمبر 1995 به ایران پناه برد.
وی مجددا جهت مبارزه با طالبان به داخل کشور رفت ولی بتاریخ 19 می 1997 توسط جنرال ملک دستگیر شده به طالبان تسلیم داده شد و در قنذهار زندانی شدومدت بیشتر از سه سال را در بازداشت
طالبان گذرانید تا اینکه بشکل مرموزی فرار نمود. پس از تهاجم امریکا و نابودی طالبان توسط امریکا ، مجددا کنترول هرات و ایالات غربی در دست گرفت.
بالا
امیر خان متقی
در دوران تصرف شهر کابل توسط طالبان ، متقی در ابتدای دهة سی جوانیش قرار داشت . ازجملة کد ر اداری طالبان وتا اکتوبر سال 1999 وزیر اطلاعات و کلتور طالبان بود. سپس مسئول ادارة امور در شورای وزیران تعیین شد. وی در تحکیم قدرت نظامی و سیاسی طالبان در سراسر کشور نقش بسزائی داشت. در سال 1997 پس از سقوط مزار شریف ، متقی رهبری نیرو های طالبان را در ساحات شمال رهبری کرد ودر تسخیر ساحاتی چون قندز وغیره نقشی بازی کرد.
بالا
بابه جان
در سال 1959 بدنیا آمد. در دوران حاکمیت پرچمی ها ، قوماندان قطعة نیرومند ملیشیا های دولتی بود. وی روابط خوبی با مجاهد ین داشت و ازین سبب در سال 1984 ، در اثر تماس با مجاهدین به یکسال حبس محکوم گرد ید.
وی همراه با دوستم در سال 1992 به صف مجا هدین پیوست ، نیرو های مسعود را اجازه داد تا داخل شهر کابل گردند.
از انزمان به بعد ، وی یکی از طرفداران سر سخت مسعود گردیده ، در خنثی ساختن توطئه و حملة مشترک دوستم ـ گلبد ین در آغاز سال 1994 مقاومت نموده آنها را شکست داد. قبل از تسخیر کابل توسط طالبان در سپتمبر 1996 ، مسئول گارنیزیون کابل بود. پس از سقوط کابل ، بحیث قوماندان خط مقدم جبهه در بگرام مقرر شد.
بالا
حاجی قدیر
وی در سال 1333 خورشیدی درقریة سیدان سرخرود ولایت ننگرهاردیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی و متوسط را درین ناحیه به پایان رسانید.
در دوران حکومت محمد داود ، حاجی قدیر به همراه برادرانش عبد الحق و حاجی دین محمد مهاجرت کرد و عضو حزب اسلامی گلبدین و پس از انشعاب درین حزب به همکاری با حزب اسلامی یونس خالص پرداخت.
پس از کودتای ثور، وی یکی از قوماندانان مجاهدین بود که در جنگ بر ضد قشون سرخ نقش فعالی داشت. پس از سقوط دولت نجیب الله در سال 1371 و پیروزی مجاهدین ، وی بحیث والی ننگرهار وشخص شماره یک منصوب شد و ریاست شورای مشرقی را برعهده گرفت .
پس از تصرف ننگرهار توسط طالبان ف حاجی قدیر در خزان سال 1375 به پاکستان گریخت. مدت زیادی طول نکشید که وی با دولت پاکستان به دلیل مخافت با طالیان اختلاف پیدا کرد و مجبور به ترک این کشور و اقامت در آلمان شد.
حاجی قدیر هشت ماه را درین کشور سپری کرد و سپس به پنجشیر رفت و با احمد شاه مسعود یکجا به مبارزه بر ضد طالبان پرداخت. این عمل وی طالبان را بر آشفت و ازینرو تعداد از اعضای فامیلش توسط این گروه قتل عام شدند.
اعدام برادرش عبد الحق یکی از قوماندانان بسیار مشهور جهادی ، در ماه قوس 1380 توسط طالبان که قصد داشت مردم را علیه این گروه بسیج و سازماندهی نماید ، نمونة این قتل ها بشمار میرود.
حاجی قدیر در کنفرانس بن اشتراک کرد و در حکومت موقت بحیث وزیر شهر سازی ووالی ننگرهار منصوب شد. وی در ایام برگزاری لویه جرگه اضطراری ، نقش فعالی در کاستن تشنج بین نمایندگان را به عهد گرفت و خود را شخصیت میانه رو و حامی کرزی وانمود کرد.
پس از تشکیل دولت انتقالی در اول ماه سرطان ، وی بحیث معاون رئیس دولت ووزیر فوائد عامه انتخاب شد.
بالا
ببرک کارمل
در سال 1929 در کابل تولد گردیده ، تحصیلاتش در فاکولتة حقوق دانشگاه کابل به پایة اکمال رسانیده است. وی در جنبش های روشنفکری دورة هفت شورا سهم داشت و چند باری به زندان افتاد. همراه با نورمحمد ترکی از موسسین حزب دیموکراتیک خلق است که در سال 1964 بنا نهاده شد.از آغاز تاسیس حزب با ترکی در مورد رهبری اختلاف داشت.
این اختلافات باعث انشعاب در حزب شد. وی جناح پرچم را رهبری میکرد. در سال های 1965 و 1969 دو مرتبه از ناحیة شهر کابل وکیل شورا انتخاب شد. در سال 1977 ،قبل از کودتای ثور دراثر فشار اتحاد شوروی ، حزب مجددا «متحد» گردید. در ماه اپریل 1978 پس از اشتراک در جنازة میر اکبر خیبر ، همراه با دیگر رهبران حزب از طرف داود زندانی شده که این باعث کودتای ثور گردید. پس از پیروزی کودتای ثور ، بحیث معاون شورای انقلابی ، معا ون صدر اعظم تعیین شد ولی در ماه جولای 1978 از وظایفش بر کنار گردید و به چکوسلوا کیا بحیث سفیر تعیین گردید.بتاریخ 27 دسمبر 1979 یکجابا قوای شوروی به کابل آمد و بر اریکة قدرت نشست.
پس از تغییرات در رهبری شوری، در سال 1986 وی نیز توسط نجیب الله کنار زده شده و در مسکو نظر بند گردید.
در اواخر حکومت نجیب به کابل آ مد و تا زمان تصرف کابل توسط مجا هد ین درین شهر بود. سپس به مزار شریف و حیرتان رفت. در سال در اثر بیماری هائی قلبی و جگر در حیرتان فوت کرد و درشهر حیرتان به خاک سپرده شد
بالا
برهان الد ین ربا نی
در سال 1940 در شهر فیض آ باد مرکز ولایت بدخشان بدنیا آ مد. در سال 1963 ار فا کولتة شرعیات فارغ گردیده و در سال 1968 جهت تحصیلات عالی به مصر رفته در دانشگاه الاظهر مصروف تحصیلات عالی شد. پس از ختم تحصیلات به کشور بازگشت و در فا کولتة شرعیات کابل مصروف تدریس گردید. دز سال 1974 پس از حملة حکومت بر ضد اخوانی ها، به پاکستان رفت. با شروع کودتای ثور ، ربانی به فعالیت هایش ادامه داده ، یکی از بزرگترین حزبی بود که بر ضد شوروی ها می جنگید. در اپریل 1992 نیرو های ربانی تحت قو ماندة مسعود داخل کابل شد و در ماه جون بحیث
رئیس دولت اسلامی تعیین گردید. وی به این وظیفه تا تشکیل حکومت موقت در 22 دسمبر 2001 ادامه داد.
بالا
جلا ل ا لد ین حقا نی
مولوی حقانی از جملة گروه تبعیدی پاکستان در دوران داود بود. در دوران جهاد ، وی بحیث قوماندان یونس خالص ، یکی از قوی ترین قو ماندانها در ولایت پکتیا بود. وی تحلیل و بر داشت بسیار خشک از اسلام دارد و تحت تاثیر بعضی حلقات اعراب قرار گرفت که برایش کمک می نمودند. در سال 1989 مسئول طرح حکومت عبوری گردید. در سال 1994 ریاست کمسیونی را بعهده داشت که خواهان آتش بس بین مجاهدین در کابل شد. در سال 1990 در شورای قو ماندانان که از طرف احمد شاه مسعود دائر شده بود ، سهم فعال گرفت. پس از پیروزی مجاهدین بحیث وزیر عدلیه مقرر شد . پس از ظهور طالبان ، وی به حمایت از آنها پرداخت. زمانیکه طالبان کابل را تصرف نمودند ، بحیث وزیر امور اقوام و قبائل تعیین شد. ولی روابط وی با طالبان سردشد و ازینرو وی بسیاری اوقاتش را در پاکستان و در کشور های خلیج سپری میکرد. در هنگام حملة امریکا به افغانستان ، وی بحیث قو ماندان نظاامی طالبان تعیین گردید.
طبق را پور ها ، در نومبر 2001 در اثر بمباردمان نیرو های امریکائی زخمی گردیده است.
بالا
حامد کرزی
در سال 1958 در قند هار متولد گردیده و تحصیلا تش را در کابل به پایان رسانیده است. جهت تحصیلات عالی به هند رفت و در دانشگاهی در سمله در رشتة حقوق تا درجة ماستری درس خوانده است. پس از اشغال افغانستان توسط شوروی با فامیلش به امریکا رفت. تعدادی رستورانت های افغانی را بنا نهاد. در دوران جهاد با مجاهد ین پیوست و از طرفداران جدی ظاهر شاه می باشد. بعد از پیروزی مجاهدین بحیث معین وزیر خارجه مقرر شد ولی با سیاست های مجاهدین در بسیاری ساحات موافق نبود و ازینرو کناره گیری نمود.
با روی کار آ مدن طالبان وی کوشید که آنها را تشویق نماید تا قدرت را به ظاهر شاه بسپارند ولی موفق نگردید.
پدر کلان و پدرش در دوران رژیم شاهی و جمهوری داود دارای پوست های بلند پایة بوده اند.
پدرش در ماه جولای 1999 در کویته از طرف مخالفین یعنی طالبان به قتل رسید.
پس ازحملات امریکا بر ضد طالبان در اوائل ماه اکتوبر 2001 ، کرزی در اواسط ماه اکتوبر طور مخفی به افغانستان داخل شده، کوشید تا در ولایت اروزگان مردم را بر ضد ظالبان تحریک نماید. هرگاه وی توسط طالبان دستگیر می شد ، او نیز به سر نوشت عبد الحق دچار می شد. نیرو های وی با همراهی گل آغا بتاریخ 7 دسمبر یعنی دو روز پس از امضای موافتنامة بن داخل شهر قندهار گردیدند.
بروز شنبه 22 دسمبر 2001 ریاست ادارة موقت را طی مراسم خاصی بعهده گرفت.
بالا
حاجی محمد محقق
یکی از رهبران پر نفوذ حزب وحدت درسمت شما ل ، بخصوص شهر مزار شریف است. وی در جنگ های محلی دست داشه و درهنگام حکومت ربانی که از کابل رانده شد بحیث وزیر داخله در مزار بود. وی بر ضد طالبان جنگید.
پس از حملة امریکا بر ضد طالبان نیرو های وی با نیرو های جنبش و استاد عطا مزار شریف را تصرف کردند.
بالا
حبیب الله کلکانی
در سال 1890 در قریة کلکا ن کوهدامن بدنیا آ مد. با استفاده از شورش ها و بغا وت ها بر ضد شاه
امان الله ، به تحریک انگلیس ها و ملا ها و حضرت ها ، کابل را تصرف نمود و بتاریخ 29 جنوری
1929 پادشاه گردید. وی در اکتوبر با حملة قوای نادر خان وبرا درانش به کمک مردم
آنطرف سرحد ، جاجی و منگل از کابل فرار نموده به کوه دیگچه واقع در کوهستان فرار نمود. سپس
نادر شاه با وصف تعهد و امضا در قرآن و تضمین و میان جگری حضرت شور بازارمبنی بر عفو کامل وی ، او را کوه پائین آ ورد ، با برا در و همرا هانش بشکل ناجوانمردانه به قتل رسانید. دستور
چور و چپاول تمام ساحات کوهدامن و کوهستان را صادر نمود.
حفیظ الله امین
در سال 1929 در ولسوالی پغمان ولایت کابل متولد گردیده است. پس از فراغت از مکتب لیلیة ابن
سینا و دار المعلمین ، شامل فاکولتة ساینس شد . سپس بحث معلم در مکتب ابن سینا ، مدیر مکتب ابن سینا و دارالمعلمین انجام وظیفه داده است.
وی ماستری اش را در رشتة تعلیم و تربیه بدست آورد. هنگام تحصیل در امریکا ، در سال 1963
بحیث رئیس اتحادیة محصلان در پو هنتون کولمبیا تعیین گردید. به گفتة بعضی منابع، درین زمان بود
که ممکن وی در سازمان های جا سوسی امریکا جذب شده باشد. وی قبل از آنکه تحصیل دوکتورایش
به پایة اکمال برساند ، در سال 1965 به وطن باز گشت، بعد از انشعاب غیر مترقبه بزودی عضو حزب و در اسرع وقت در سطح رهبری قرار گرفت. وجود وی در حزب یکی از علل
اساسی اشعابهای های پی در پی درحزب دیموکراتیک خلق بود. وی با استفاده از خوش باوری های ترکی و چاپلوسی بوی ، خود را در مقام بلند حزبی رسانید.
مسئولیت کمیتة نظامی را برای جلب و جذب نظامیان بعهده گرفت و سر انجام قو ماندة کودتای ثور را
در اپریل1978 صادر نمود. پس از کودتای ثور وی بحیث معاون صدراعظم ووزیر امور خارجه تعیین گردید. در ماه اپریل 1978 درست یکسال بعد از کودتای ثور بحیث صدراعظم ووزیر خارجه تعیین گردید. در 16 سپتمبر 1979 با قتل ترکی ، رهبری حزب و دولت رادر دست گرفت. وی مسئول کشتار هزاران افغان بی گناه شمرده می شود. بتاریخ 27 دسمبر 1979 توسط روسها و
پرچمی ها بقتل رسانیده شد.
بالا
خلیل الله خلیلی
در کابل متولد گردیده است ، پدرش در عصر شاه امان الله اعدام گردید. در دوران حبیب الله کلکانی در پست هائی کار کرد
و پس از سقوط وی به تاشکند تبعید شد. پس از مدتی به هرات بر گشت. در سال 1944 ، خلیلی و تمام اعضای فامیلش به اتهام دست داشتن در اغتشاش قوم صافی زندانی و سپس به قندهار تبعید گردیدولی بعد ها به کابل آمد. در سال 1948 در دانشگاه کابل استاد بود. در سال 1951 وزیر اطلاعات و کلتور مقرر شد.
در سال 1965 وی به پارلمان انتخاب گردید. در بین سالهای 1969تا 1978 بحیث سفیر در عربستان
سعودی و عراق ایفای وظیفه می نمود. پس از کود تای ثور ، کشور را ترک گفت ودر سال 1987 در پاکستان وفات نمود. وی در ابتدا شاعر در باری بود ولی بمرور زمان این شیوة وی تغیر کرد. در
دوران هجرت اشعار زیادی در وصف وطن و جهاد نوشته است که بسیار دوست داشتی است. وی در شعر دری استاد توا نا است.
بالا
داکتر محمد یوسف
در سال 1917 در کابل بد نیا آمد. از مکتب نجات فارغ شد . دوکتورایش را در رشتة فزیک در جرمنی به پایة اکمال رسانید.
نخست بحیث استاد در دانشگاه کابل ایفای وظیفه میکرد. در سال 1949 معین وزارت تعلیم وتربیه و سپس در وزارت معادن و صنایع در پست های مختلف از جمله وزیر معا دن و صنایع کار نموده است.
در سال 1963 بحیث صدر اعظم تعیین گردید. پس از استعفایش از پست صدارت در سال های 73 ـ 1966 بحیث سفر افغانستان در بن بود. پس از کودتای هفت ثور 1357 در المان پنا هنده شد. بر ضد رژیم حزب دیموکراتیک خلق مبارزه کرد و هنگام حاکمیت ربانی در جلسة هرات اشتراک کرد.
وی بتاریخ 23 جنوری1998 در آلمان وفات نمود.
بالا
دوکتور نجیب الله
در سال 1947 در کابل به دنیا آمد. ازمکتب حبیبیه فارغ شده در دانشگاه طب به تحصیل پرداخت و در
سال 1975 از آن فارغ شد. در دهة شصت و هفتاذ در جنبش های روشنفکری محصلان کابل سهم عمدة داشت. مربوط به جناح پرچم بود.
پس از پیروزی کودتای هفت ثور 1357 در سازمانهای حزبی مصروف کار شد ، ولی چون دیگر پرچمیان از وظیفه اش برکنار شده ، در ماه جولای 78 بحیث سفیر به تهران اعزام گردیده و پس از مد تی از وظیفه سبکدوش و به کابل احضار گردید. وی به مسکو رفت و همراه با قوای شوروی در دسمبر 1979 به کابل آمدو بحیث رئیس دستگاه جاسوسی رژیم بنام خدمات اطلاعات دولتی (خاد) مقرر شد. وی درین دستگاه مسئول زندانی ساختن ، شکنجه و کشتار بسیاری از مردم شمرده می شود. در سال 1986 جانشین ببرک کارمل گردید. بتدریج از پرنسیپ های اصلی و خطوط مرامی حزب صرف نظر کرده ، در قانون اساسی ، در اساسنامه و مرامنامة حزب تعد یلاتی بوجود آورد. نام حزب دیموکراتیک خلق را به حزب وطن تبدیل کرد وبه پلان های سازمان ملل در مورد کناره گیری از قدرت ، تشکیل حکومت موقت و انتخابات آزاد موافقت نمود . بالاخره در بهبوهة غصب قدرت توسط مجا هدین کوشید تا حزب و دولت را رها کرده فرار نماید ولی موفق نشد. چندی قبل از غصب قدرت توسط مجاهدین در 28 اپریل 1992 به دفتر سازمان ملل در کابل پناه بردو تا اشغال کابل توسط طالبان در ماه سپتمبر 1996 در آنجا ماند. با تسخیر کابل توسط طا لبان او راباز داشت کردند و در چهار را هی آ ریانا با برادرش شا پور احمد زی به دار آ ویختند.
بالا
دا کتر عبد الرحمن
وی از نزدیکان مسعود و از جملة رهبری شورای نظار بود. قبل از سقوط نجیب در سال 1992 ، در مذاکرات قوماندانان و تعدادی از رهبران ایشان مبنی بر تسلیمی به مجاهدین نقش فعال داشت. پس از پیروزی مجاهدین ، بحیث وزیر هوا نوردی ملکی تعیین گردید. با بسیاری از سیاست های مجاهدین موافق نبود. از شورای نظار وجمیعت برید و با ظاهر شاه پیوست.
از جملة فعالین ظاهر شاه در آمد و در کا بینة کرزی از طرف شاه بحیث وزیر هوانوردی و توریزم پیشنهاد و تعیین گردید. در اواسط ماه فبروی توسط اعضای شورای نظار که با وی خصومت دیرینه داشتند در میدان هوائی بین المللی کابل به قتل رسید.
بالا
دستگیر پنجشیری
در سال 1933 در ولسوالی پنجشیر به دنیا آمد. تحصیلا تش را در فا کولتة ادبیات کابل به پایة اکمال رسا نید. در سال 1965 ازاشتراک کنند گا ن کنگرة حزب دیموکراتیک خلق بودو بحیث عضو کمیتة
1967 مرکزی حزب تعیین گردید.درانشعاب اول در سال نخست در جناح پرچم رفت ولی سپس به
جناح خلق پیوست. با گروه کار ، خلق کارگر و تعدادی از فرکسیون های متعدد این حزب در تماس بوده است. پس از کودتای ثور 1978 بحیث وزیر تعلیم و تربیه و سپس وزیر فوائد عامه ایفای وظیفه نمود.
وی در کمیتة کنترول و نظارت حزب ، بحیث رئیس اتحادیة شعرا و نویسند گان افغانستان وظایفی را به پیش برده است.
بالا
زرداد
یکی از جنگ سالاران بد نام می باشد که به قتل ، چور و آزار مردم متهم است. وی در اواسط سال 2001 از لندن سر بیرون آورده ، توسط بی بی سی افشا شد که تحت نام مستعار در یک خانة کرائی در مچام لندن زندگی می کند.
زرداد در آوائل دهة 90 بخشی از شاهراه مهم تجارتی کابل ـ جلال اباد را در کنترول داشت . وی اکنون نام اصلی خود را تائید کرده ولی در مورد اینکه وی مرتکب جنا یات شده است انکار کرد. او ممکن به کشورش باز گردانیده شده ویا در لندن محاکمه شود.
زرداد در شاهراه کابل ـ جلال آباد در منطقة سروبی در 37 کیلو متری کابل قرار گاه داشت. با توسل به سلاح هروسیلة نقلیه را که ازین راه عبور می نمود ، توقف میداد ، راکبین وسیله را چور ، تحدید، ترور و به قتل می رسانید. یکی از شاهدان در مورد یکی از بس هائیکه توسط وی اختطاف شده بود حکایت میکند: زرداد با ده نفر از زیر دستانش اشتراک داشتند که بس را توقف دادند ، زنان و اطفال را از بس بیرون کردند وبس را با راکبین غیر مسلح آن به آتش کشید ند.
شاهد دیگری می گوید که زرداد به نفر هایش دستور داد تا یگ گروپ توریست های پاکستانی را که توسط موتر داتسن از ساحة قرار گاهش عبور می نمود ، به قتل برسانند و جسد ایشانرا به دریا بیدازد. آنها موتر داتسن را گرفتند. راکبین داتسن توسط کرشینکوف مرمی باران شد ند. این کار صرف بخاطر بدست آ وردن موتر و ساعت های شان انجام یافت.
نفر دیگری از یک زیردست زرداد قصه می کند که چون سگی در یک غار زند گی میکرد ، محبوسین را مورد حمله قرار میداد و کسانیکه به رشوه تن در نمی دادند تا سرحد مرگ مورد لت و کوب قرار میگرفتند.
زرداد یکی از قوماندان های حزب اسلامی بود که در دوران اشغال شوروی به حملاتش بر ضد شوروی ها در کابل ادامه میداد. ازاینکه گلبدین در هنگام تعیین شدنش بمقام صدارت ، وی را در پست وزارت در نظر نگرفت مایوس بود.
زمانیکه وی کارمندان یک موسسة خیر یه ، سه تبعة جرمنی و فرنسوی را که توسط موتر سفر میکردند و مقدار پول با خود داشتند اختطاف نمود، از پوسته اش در سروبی رانده شد.
بالا
زلمی خلیل زاد
بالا
سردار محمد داود
موسس دولت جمهوری واولین رئیس جمهور افغانستان از سال 1973 تا 1978 بود. در سال 1909
در شهر کابل متولد گردیده است. پس از ختم مکتب امانیه ، در سال 1931 شامل مکتب افسران اردو گردید. در دوران دهة 30 و 40 ، وی در پست های متعد دی ایفای وظیفه نموده است. در سال های
50 ـ 1949 وزیر داخله بود و از سال 1953 تا 1963 بحیث صدر اعظم کشوربود که درین مدت ریفورم های بنیادی چون نهضت نسوان ، اعمار شاهراه و یک تاسیس تعدادی فابریکات بزرگ را پایه گزاری نمود. در جولای 1973 ( 26 سرطان 1353 خورشیدی ) با توصل به کودتای نظامی ، ظاهر شاه پسر کاکایش را از سلطنت خلع کرده ، نطام جمهوری را بنا نهاد. وی از ابتدا دارای افکار چپی و یک ناسیونالیست قوی بود. ازینرو با حزب دیموکرتیک ، بخصوص شاخة پرچم روابط نزدیکی داشت و از آنها در پیروزی کودتا استفاده کرده ، پس از پیروزی برای کدر های این جناح پست های مهم و کلیدی داده شد. در اواخر سالهای قدرتش از مسکو و چپی ها فاصله گرفت و حتی در صد د نابودی ایشان بر امد. این اقدام وی باعث شد تا حزب دیموکراتیک خلق دست به کودتای هفت ثور 1357 بزند ، او و تعدادی از اعضای فامیلش را به قتل برسا نند.
بالا
سلطان علی کشتمند
در سال 1935 در شهر کابل بدنیا آ مد. پس از ختم دورة مکتب ، شامل فاکولتة اقتصاد در دا نشگاه کابل شد. وی یکی از اخلاص مندان و پیروان ببرک کارمل بود. از ابتدای تشکیل حزب دیموکراتیک
خلق در رهبری حزب قرار داشت. پس ازکودتای ثور در اپریل 1978 ، بحیث وزیر پلان تعیین شد .
در ماه اگست همان سال به جرم دست داشتن در کودتابر ضد تره کی دستگیر شد ، پس از شکنجه های
طولانی به 15 سال حبس محکوم گردید. پس از هجوم قوای شوروی ، از حبس رها گردیده ، عضو بیروی سیاسی و صدر اعظم تعیین شد. این وظیفه را تا سال 1988 به عهده داشت. در سال 1990 بار دیگر درین پوست آمد ولی در سال 1991 برکنار شد. وی به مسکو رفت و از آنجا به لندن پناهنده شد.
بالا
سید احمد گیلانی
در سال 1932 در شهر کابل تولد شده ، تحصیلا تش را در مکتب ابوحنیفه و سپس در فا کولتة شرعیات در دانشگاه کابل به پایان رسا نیده است.
بعد از کود تای ثور به پاکستان مها جرت کرد و حزب خود ش را بنام محاذ ملی اسلامی افغانستان تاسیس نمود. گیلانی بخشی از حکومت عبوری مجاهد ین بود که در پشاور پس از سقوط نجیب در سال 1992 بمیان آ مد. نظر به اختلا فاتیکه وی با ربانی و بخصوص مسعود در زمینة تاسیس جرگه داشت ، حمایت خود را از ایشان پس گرفت. در دهة هشتاد وی از طرفداران سر سخت ظاهر شاه بود.
بالا
سید احمد گلا ب زوی
وی در سال 1945 در ولایت پکتیا متولد گردیده. تحصیلاتش را در مکتب خورد ظا بطان به پایة اکمال
رسانیده و تا کودتای ثور بحیث خورد ظا بط ایفای وظیفه نمو ده است. وی عضو حزب دیموکراتیک خلق ، جناح خلقی ها بوده ، در کودتای داود ودرکود تای ثور سهم داشت. در منا قشات درون حزبی خلقی ها ، از ترکی حمایت میکرد و بعد از قتل ترکی به سفارت شوروی پناه برد و از آنجا به مسکو اعزام شد. همراه با ورود قوای شوروی و کارمل در سال 1979 به کابل آ مد و بحیث وزیر داخله تعیین گر دید. وزارت داخله را بمرکز بزرگ خلقی ها تبدیل کرد و بحیث یک نیرو در مقابل رهبری پرچمی ها عرض اندام نمود.
در وقت زمامداری نجیب بحیث سفیر در مسکو تعیین شد. در کود تای سال 1990 همراه با شهنواز
تنی بر ضد حکومت نجیب د ست داشت. این کودتا که در تبانی با گلبد ین و آی اس آی تنظیم شده بود ، وی را هر چه بیشترتجرید نمود.
بالا
سید بهاو الدین مجروح
در سال 1928 در کنر بدنیا آمد ، تحصیلا تش را در مکتب استقلال و در دانشگاهای پاریس ، لندن و میونیخ به پایة اکمال رسانیده است. وی مدت مدیدی را بحیث استاد در رشتة فلسفه و مسائل اجتماعی در دانشگاه کابل سپری کرده است.
در سال 1964 والی کاپیسا مقرر شد. در سال 1972 بحیث رئیس انجمن تاریخ تعیین گردید .
پس از کودتای ثور به پاکستان مهاجرت کرد و در آ نجا مرکز اطلا عا ت افغان را بنا نها د . وی در
سال 1988 توسط گلبدین به قتل رسید.
بالا
سید جمال الین افغان
در سال 1838 در اسعد آ باد ولایت کنر بد نیا آ مده است. وی دارای حافظة بسیار قوی بود و گفته می
شود که هر چیز را با یکبار خواند ن به حافظه می سپرد. گفته می شود که سید در زاهدان ایران هم
خویشاوندا نی داشته است. سید بیشتر عمرش را در ایران ترکیه و مصر گزرانیده و یکی از طرفداران
پان اسلامی و خواستار وحد ت اسلامی بر ضد قوای اشغال گر اروپائی بود. وی در بین کشور های شرق میا نه ، ترکیه ، ایران و جنوب آسیا بسیار شهرت دارد. گفته می شود که وی در اثر زهری که به وی خورانیده شده بود در سال 1897 د ر استانبول وفات نمود. جنازة وی در سال 1342 خورشیدی
به کابل انتقال داده شد و در جما ل مینة کابل به خاک سپر ده شد.
بالا
سید حسین انوری
یکی از قو ماندانان حزب حرکت انقلاب اسلامی است و در جهاد مردم افغانستان علیه روسها سهم داشته است. در دوران قدرت طالبان بحیث سخن گوی جبهه مخالف یعنی جبهة متحد تعیین گردیده بود.
پس از بوجود آمدن حکوممت موقت وی بحیث مسئول یک ساحه مقرر شد.
بالا
سید محمد اکبری
وی رهبر یکی از شا خه های حزب وحد ت بنام خودش است. شاخة حزب وحدت اکبری از جملة
چندین پارچةحزب وحدت است که در دوران تجاوز شوروی در ایران تاسیس شد. در سال 1993 ،
زما نیکه علی مزاری رهبر حزب وحدت با گلبدین پیوست ، اکبری با حکومت ربانی یکجا شد. این
باعث شد تا حزب وحدت دو پارچه گردد. پس از قتل مزاری توسط طالبان، اکبری باکریم خلیلی جانشین مزاری در مبارزه بر ضد طالبان در مناظق بامیان و افغا نستان مرکزی پیوست . پس از
سقوط بامیان و اشغال آ ن توسط طالبان در سال 1998 ، اکبری نیزبه طالبان تسلیم شد و از پیروان
خود خواست تا با طالبان همکاری نمایند . وی توسط طالبان به کابل انتقال گردید و تا سقوط طالبان در آ ن شهر زندگی میکرد.
بالا
سید قاسم رشتیا
در سال 1913 در شهر کابل تولد گردید. در تعدادی از کشور ها از جمله چکوسلواکیا ، هنگری ، پولند ، مصر ، جاپان و فلیپین بحیث سفیر ایفای وطیفه نموده است. وی شصت سال عمرش را در مسا ئل تحقیقات تاریخی ، نویسندگی و ژور نالیزم گذ شتانده است . در ساختار موسسات اجتماعی و بشری سهم فعال گرفته است. برای مدت طولانی در جملة اعضای هیئات افغانی در سازمان ملل بوده است و مدال هائی ازمصر ، یوگوسلاویا ، جاپان و ایوری کوست دریافت کرده است.
در سال 1979 از کشور خارج گردید و در سویس مهاجر شد. وی تعدادی نا ول ها ، قصه های کوتاه ، مقالات سیاسی و تاریخی وتحقیقی را نوشته است . وی دوکتورای افتخاری ، دیپلوماسی بین المللی را
از دانشگاه جهانی روند تیبل بدست آ ورده است. یک اثر تحقیقی اش بنام « افغانستان در قرن بیست » به لسان های مختلف ترجمه گردیده است و برندة جایزة خوشحال گردید. دو اثر دیگرش بنام های « ارزش آزادی ، ترا ژدی مردم افغانستان » و « در بین دو دیو» در سال های 1984 و 1990 به چاپ رسید ند. کتاب آ ینة سیا سی اش در سال 1997، نه تنها از جمله پر فروش ترین کتاب در یک شب بود بلکه بهترین ما خد تاریخی بشمار میرود.
بالا
سید جعفر نادری
وی پسر سید منصور نادری ، یکی از رهبران فرقة اسما علیه درساحات پلخمری ، کیهان و دوشی واقع در ولایت بغلان بشمار میرود. از هوا داران کارمل و با دوستم در حفظ و خدمت رژیم دست نشانده شوروی ها بود. قوماندانی فرقة 80 نادری در شهر پلخمری متمرکز بود و از اکمالات ویژة بر خوردار بود. وی همیشه متحد نزدیک دوستم بود و ازینرو در زمانیکه دوستم در سال 1992 با مجا هدین پیوست ، وی نیز ازا و پیروی کرد. پس از سقوط طالبان ، نادری کوشید تا ساحاتش را که از طرف طرفداران مسعود کنترول می شد ، دوباره به تصرف در آوردوی موفقیت چندانی را نصیبش نشد.
بالا
شاه محمد دوست
در کابل در سال 1929 متولد گردیده است. در سال 1956 از فاکولتة حقوق فارغ گردیدو شامل کار در وزارت خارجه شد.
از محمد زائی های درجه سه بود. با وصف اینکه به اصول و پرنسیبپ حزب دیموکراتیک خلق معتقد
نبود ، صرف بخاطرحفظ مقام و منافع شخصی به آ ن پیوسته بود. وی یک کارملیست تپیک بود. از
سال 1980 پست وزارت خارجه را اشغال کرد و تا ختم دورة کارمل د رین پست باقی ماند. در مذاکرات متعد د در مورد افغانستان ، و بحث در مورد خروج نیرو های شوروی ازافغانستان اشتراک کرده است.
بالا
شیخ محمد آصف محسنی
در سال 1935 در شهر قندهار به دنیا آمد. وی تحصیلاتش رادر نجف واقع در عراق به پایة تکمیل رسانیده و بزگترین مقام مذهبی اهل تشیع را که عبارت از آ یت الله است کسب نمو ده است . وی یکی از محققین دینی است و بیشتر از بیست جلد کتاب را بنشر سپرده است. حزب حرکت اسلامی را در سال 1978 بنا نهاد . این حزب شورش ها و قیام هائی را در دهة هشتاد در شهر کابل رهبری کرد . با وصف اینکه وی به اهل تشیع ارتباط دارد ، ولی هیچ ارتباطی با ایران نداشته است.
بالا
صبغت الله مجد دی
در سال 1929 در یک فامیل مذهبی به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را در دانشگاه الاظهر مصر به پایة اکمال رسانیده و در بازگشت به کشور بحیث استاد در مکتب حبیبیه بکار آغاز کرد . دراواخر دهة پنجاه و اوائل شصت بنا بر مخالفتش با حکومت ، که وی آنرا طرفدار شوروی می خواند به سه سال حبس محکوم گردید. پس از کودتای هفت ثور ، اکثر اعضای فامیلش به قتل رسیدند و خودش که در آنزمان در خارج از کشور بود جان به سلامت برد.
در سال 1979 جبهة نجات ملی را تاسیس نمود. در سال 1989 بحیث رئیس حکومت عبوری مجاهدین انتخاب شدو پس از سقوط رژیم نجیب دولت را تسلیم شده از ماه اپریل 1992 تا ماه جون 1992 رئیس دولت اسلامی افغانستان بود.
بالا
صمد حامد
در هشتم ماه جنوری 1929 در جلال آ باد به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مکتب نجات به پایان رسانید.غرض تحصیلات عالی به سویس اعزام گردید و در آ نجا در سال 1957 به اخد دیپلوم دوکتورا
در رشتة قانون نایل آ مد. وی در فاکولتة حقوق و علوم سیاسی استاد بود.در دوران کار هایش ، پست
1964 های متعد د عالی را کار نموده است.عضو پیش نویس قا نون اسا سی در سال بود. پس از کودتای ثور در سال 1978 به زندان افتاد و در سال 1980 رها گردید و به اروپا مهجرت کرد.
بالا
طاهر بدخشی
وی در شهر فیض آ باد ولایت بدخشان بدنیا آ مده است. تحصیلات ابتدائی اش را در لیسة حبیبیه به پایة اکمال رسانیده، سپس شامل فاکولتة اقتصاد دانشگاه کابل شد. همراه با ترکی و ببرک یکی از جملة موسسین حزب دیمو کراتیک خلق بود. بعد از انشعاب اول در سال 1968 ، وی با گروه پرچم بود. سپس ازین جناح نیز برید و خود ش گروه ستم ملی را رهبری میکرد.
وی معتقد بود که در افغا نستان بر علاوة ستم طبقاتی ، ستم ملی نیز وجود دارد. پس از کودتای ثور ،
وی بحیث رئیس نشرات در وزارت تعلیم و تربیه مقرر شد ولی چون یکی از مخالفین سر سخت امین ـ ترکی بود ، در جملة اولین کسانی بود که در سال 1978 زندانی و اعدام گردید.
بالا
عبد الها دی دا وی
در سال 1895 در شهر کابل متولد شد. وی پسر یکی از روحانیون و صاحب رسوخان کشور بنام عبد
الاحد آ خند زادة قند هاری است. تحصیلات ابتدائی اش را در لیسة حبیبیه تکمیل نموده است ،
کاررسمی اش را در دفتر روزنامة سراج الاخبار ، تحت سر پرستی محمود طرزی آ غاز کرد. وی
مقلات سیاسی اش را تحت نام مستعار پریشان می نوشت. در نخستین روز های ایام جوانی اش ، یکی از اعضای فعال جنبش مشروطه خواهان گردید. وی بعد از محمود طرزی ، دومین شخصیتیست
که در راه روشن ساختن اذهان عامه کمک کرده است. زمانیکه یک رفیق همرزمش بنام عبد الرحمن لود ین در حادثه فیر تفنگچه بسوی امیر حبیب الله دستگیر شد، داوی نیز زندانی گردید. حبیب الله از
سوی قصد، جان به سلامت برد ولی چند ماه بعد در کله گوش کشته شد. در پی کشته شدن حبیب الله و
رویکار آمدن امان الله خان داوی و تعدادی دیگر از مشروظه خواهان که زندانی شده بودند، آ زاد
گردیدند.امان الله خان وی را بحیث مدیر مسئول روز نامة جدیدامان افغان تعیین نمود . اولین شمارة این روز نامه در ماه اپریل 1919 به نشر رسید.
وی وظایف ذیل را انجام داده است : عضو هیات افغا نی در مذاکرات میسوری هند در سال 1920 .
در سال 1920 سفیرافغانستان در بخارا. اولین سفیر افغانستان در لندن در سال 1923 . در سال 1923 وزیر تجارتو در سال 1932 بحیث سفیر افغانی در برلین. سپس از طرف باند آ ل یحیی زندانی گردید
و 19 سال در زندان ماند. وی بحیث سفیر در مصر و اندونیزیا ایفای وظیفه کرده است و بعد از سال 1959 برای چند ین دوره رئیس سنا انتخاب شده است.
بر علاوة نوشته ها و اشعارش به پشتو و دری ، وی به لسان های ترکی ، اردو ، انگلیسی و عربی بلدیت داشت.
بالا
عبد الولی ، جنرال
در سال 1925 در کابل تولد یافته ، پسر شاه ولی خان " فاتح کابل " ، داماد و پسر کاکای ظاهر شاه
است. پس از فراغت ازحربی پوهنتون ، تحصیلات عالی اش را در فرانسه به پایان رسانیده است. در
اردو کار کرده است. در زمان کو دتای داود در سال 1973 وی قو ما ندا ن قوای مرکز بوده ، مدت
چند ماهی زندانی شد و سپس با تمام اعضای دیگر سلطنتی از کشور خارج گردیده مدت 28 سال ، با ظاهر شاه در روم در تبعید زندگی میکرد. وی منحیث سخنگوی غیر رسمی ظاهر شاه ایفای وظیفه کرده است و در پلان های وی جهت عودت به وطن و احیای مجدد سلطنت نقش دارد .
بالا
عبد الوکیل
در سال 1947 در کابل تولد گردیده ، پس از فراغت از مکتب حبیبیه شامل فاکولتة اقتصاد گردید و در
سال 1350 از آن فاکولته فارغ گردیده است. وی پس از تاسیس حزب دیمو کراتیک خلق ، در ارتباط با
ا شاخة پرچم حزب بود و یکی از عضای بر جستة آن در دوران جنبش محصلان در سال های 1345
ـ 1350 بود. پس از کودتای ثور وی به وزارت خارجه رفت ولی پس از اخراج پرچمی ها از حزب و
دولت مخفی شد. وی پست های متعدد و بلند پایه را در وزارت خارجه بعهده داشته است. وی اخرین وزیر خارجة رژیم وابسته به حزب دیموکراتیک خلق است و یکی از امضا کنند گان موافقتنا مة
ژینو است که بر اساس آن خروج عسا کر شوروی میسر شد. وی از کارملیست های وفادار بشمار
میرود ، ازینرو در راه تطبیق پلان های سازمان ملل ، در مورد انتقال قدرت، یکجا با گروپ مربوطه
اش سنگ اندازی نمودند. در سال 1992با احمد شاه مسعود در زمینة انتقال قدرت به وی به چاریکار مرکز ولایت پروان رفت و زمینة انتقال قدرت را به وی مساعد ساخت.
بالا
عبد القادر ، جنرال
در سال 1944 در هرات متولد گردیده است. وی شامل مکتب لیسة عسکری و فاکولتة حربی شد. جهت
تحصیل در رشتة پیلوتی به اتحاد شوروی فرستاده شد و یکی از پیلوتان بسیار ماهر شد. در بخش های متعدد اردو خدمت نموده است.
در سال 1973 در کودتای داود خان اشتراک نمود. در سال 1975 بحیث قو ماندان قوای هوائی تعیین گردید.
وی در کودتای هفت ثور1978، حزب دیموکراتیک خلق ، بر ضد رژیم داود نقش کلیدی داشت . مدت کو تاهی را بحیث وزیر دفاع در حکومت ترکی بعهد ه داشت ، سپس بجرم کودتا دستگیرو زندانی شد .
پس از سر نگونی رژیم ترکی ـ امین و اشغال شوری از حبس رها شده توسط کارمل ، مدت کوتاهی بحیث وزیر دفاع تعیین گردید و سپس در سال 1986 بحث سفیر در پولند تعیین شد .
در دوران نجیب الله در اپرات کمیتة مرکزی حزب ایفای وظیفه می نمود.
بالا
عبد الله
وی در کابل تولد گردیده و فاکولتة طب کابل را به پایان رسانیده است.
وی در آغاز دهة هشتاد با نیرو های جهادی پیوست و با احمد شاه مسعود بسیار نزدیک شد. وی از جملة اعضای رهبری شورای نظار گردید. او شخص بسیار لبرال است و چندان تمایل جدی به مسائل مذ هبی ندارد.
پس از فرار دولت ربانی از کابل وی بحیث سخنگوی ربانی ایفای وظیفه میکرد و از طرف دولت ربانی در جلسات بین المللی اشتراک می نمود، تا اینکه در سال 2001 بحیث معاون وزیر خارجة حکومت ربانی تعیین گردید. پس از شکست طالبان توسط نیرو های امریکائی وامضای موافقتنا مة بن
که منجر به تشکیل ادارة موقت در کابل شد ، بحیث وزیر خارجه تعیین شد.
بالا
عبد الحی حبیبی
در قند هار به دنیا آمد. نویسنده و تاریخ نویس افغان است. وی آ ثار زیادی در زمینة تاریخ و اد بیات دارد. در سال 1931 مدیر مسئول روزنامة طلوع افغان بود که در قند هار به چاپ می رسید. وی یک شخص مبارز بود وبر ضد آل یحیی مبارزه می نمود، ازینرو مجبور شد تابه پاکستان مها جر شود ولی در سال 1961 بار دیگر اجازه یافت تا به کشور بر گردد.وی در کابل استاد فاکولتة ادبیات و در اواخر رئیس انجمن تاریخ بود. وی در سال 1984 در کابل وفات نمود.
بالا
عبد الکریم خلیلی
رهبر حزب وحدت اسلامی است که مرکز آن در مرکز افغانستان در ولایت با میان قرار دارد. وی
یکی از متحد ین جنبش ضد طالبان بنام اتحاد شمال بود. نیرو هایش در سال 1998 در تمام سا حات یکی از پی دیگر توسط طالبان در ساحة نظامی در شمال کشورشکست خورد. وی و متحد ینش از
ولایات جوزجان ، سر پل ، بلخ ، سمنگان ، بغلان ، مزار شریف و بامیان بیرون رانده شدند ، خلیلی بسیاری از ین مدت را در ایران سپری کرد. اکنون پس از هجوم امریکا و نابودی طالبان با دیگر
وی بامیان را بیک پایگاه عمده اش تبدیل کرده است.
بالا
عبدا لعلی مزاری
رهبر حزب وحدت ، حزبی متشکل از هفت حزب شیعه بود. قبل از سقوط رژیم نجیب در ماه اپریل 1992 و سقوط کابل بدست مجا هد ین ، در ائتلافی با مسعود و دوستم قرار گرفت. پس از سقوط کابل
حزب وی ساحة جنوب شرق کابل ، خوشحال مینه کارتة سخی ، کوتة سنگی ، کارتة سه ، کارتة چهار
وا فشاردر تصرف خود در آورد. پس از مدتی درهمدستی با دوستم در سال 1993 با گلبدین همدست شده بر ضد مسعود جنگید. حزب وی در شهر کابل با مسعود و سیاف برخورد های خونین نمود که تعداد زیادی از هر دو طرف کشته شد. حزب وی نیز باعث چورو چپاول ، اذیت و ازار مردم بیگناه کابل گردید.
در سال 1995 توسط طالبان محاصره شده و دستگیر گردید ، و در بازداشت به قتل رسید. جنازه اش به مزار انتقال داده شد و در آنجا دفن گردید.
بالا
عبد الرشید دوستم
در سال 1954 در خواجه د کوی ولایت جوزجان متولد گردیده است . وی یکی از چهره های بحث بر انگیز در تاریخ سیاسی افغان در سال های اخیر است. در سال 1985 ، دوستم قوماندان یک نیروی پنجاه هزار نفری ملیشیای بود که به چور ، خشونت و بیرحمی مشهور شدند. این ملیشیا ها در حکومت نجیب بر ضد مجاهد ین می جنگید ند و دوستم عضو حزب بر سر اقتدار وطن بود. در سال 1992 وی از حکومت انتقالی مجاهدین حمایت کرد ، به تدریج از مرکز فاصله گرفت.
در سال 1994 تغیر جهت داد و با گلبد ین متحد شده ، برضد ربانی ـ مسعود جنگید. در سال 1995 از واشنگتن و نیو یارک دیدن کرد. در سال 1998 توسط طالبان شکست خورد و به ترکیه رفت.
در سال 2001 بار دیگر وارد افغانستان شد و با حمایت نیرو های امریکا ، طالبان شکست خورده ووی قدرت سابقه اش را در ساحات سمت شمال تحکیم بخشید.
اکنون وی یکی از بازی گران عمده جنگ ویا ثبات سیاسی در افغانستان است. در ماه دسمبر سال 2001 میلادی توسط حامد کرزی بحیث معاون وزیر دفاع تعیین گردید.
وی بتاریخ دهم حمل 1381 از طرف حامد کرزی بحیث نمایندة خاص رئیس ادارة موقت در سمت شمال انتصاب گردید.
بالا
عزیز الله واصفی
ازجملة صاحب رسوخان قندهار است که در زمان شاه مدت مدیدی سمت وکالت شورا را از جانب آنمردم بعهده داشته است .
در سال 1975 از طرف سردار محمد داود بحیث وزیر زراعت و آبیاری مقرر شد . وی در سال 1977 در لویه جرگة سردار داود بحیث رئیس لویه جرگه تعیین گردید ، که در انتخاب داود قانونیت اداره و انتخاباتش را تحکیم بخشید. درین اواخر وی از جملة مشاورین ظا هر شاه در روم محسوب میگردد.
بالا
عبدالحق
از قومندانان مشهور جهادی در دوران اشغال نیرو های شوروی در افغانستان بود. در جنگ های زیادی اشتراک ورزیده، از طرف حزب اسلامی خالص مسئول حوضة کابل بود. برادرانش حاجی قدیر و مولوی دین محمد از بازوان قوی خالص بشمار میروند. عبد الحق از جوانی به جنگ های شلیکی بر ضد قشون شوروی پرداخت. پس از خروج اتحاد شوروی و بقدرت رسیدن مجاهد ین ، علاقة وی به سیاست کم شد. بعد از پیروزی مجاهدین وی بحیث قوماندان ولایت کابل مقرر شد ولی از اشغال آن امتناع ورزید. وی شرکت صادراتی ووارداتی اش را در خلیج تاسیس نمود. و در طول دهة 90 کناره گیری کرده بود. در آغاز میلا نیم جدید مجددا فعال شده ، خواستار یک حکومت معتدل در افغانستان بود.
وی از جملة یکی از فعالین ظاهرشاه گردید. گفته می شود که طالبان ، بهمین علت ، خانم و طفل یازده ساله اش را در خانه اش در پشاور ترور نمودند.
در هنگام حملة نیرو های امریکائی علیه طالبان ، در لوگر آمد تا مردم و قو ماندانان را بر ضد طالبان بر انگیزد.
وی از طرف طالبان دستگیر شد وبلا وقفه در همان روز در ماه اکتوبر 2001 به قتل رسید.
بالا
عبد الرب رسول سیا ف
ازاعضای جنبش اسلامی و در سال 1971 معاون ربانی بود. بعد ها خودش حزب اتحاد اسلام را تاسیس نمود. از سال 1974 تا 1978 در زندان بود و لی نسبت قرابتش با حفیظ الله امین، پس از پیروزی کود تای ثور، از حبس رها گرد ید و به پا کستان گریخت. از نگاه آ ید یا لوژی با گلبد ین و یونس خالص نزدیک است. وی از جانب وزارت خارجة امریکا به توسعة تروریزم متهم است. پس از اشغال کابل بدست طا لبا ن وی قرا گاه خود را در گلبها ر ولایت پروان داشت. از ا غاز پیروزی مجاهدین از جملة متحدین ربانی بود و تا آخیر با وی باقی ماند. وی از جملة گروه وابسته به وهابی هاست که از طرف عربستان سعودی حمایت میگردد. در جنگ های خونین با حزب وحدت در گیر بود.
بالا
غلام می الدین انیس
در هرات متولد گردیده ، تحصیلات ابتدائی را در آنجاو کابل و تحصیلات عالی را در مصر به پایة اکمال رسانیده است. وی نویسنده و ناشر روزنامة انیس، اولین روزنامة مستقل کشور بوده است. وی
یکی از مخالفین حبیب الله کلکانی و خاندان آ ل یحیی بود. با لاخره او از طرف جلادان و آدم کشان باند هاشم خان زندانی شد ودر زندان در سال 1938 فوت نمود.
بالا
غلام محی الین شیوا
در سال 1862 تولد گردیده ، تحصیلا تش را بصورت خصوصی در مساجد و مدرسه ها به اتمام رسا نیده است . وی به هند مسافرت نمو د ه و به تحصیلا تش ادامه داد. پس از مراجعت به کشور در
تاسیس مکتب حبیبیه و تعدادی از مکاتب ابتدائی کشور نقش داشت . وی آزادی خواه ، نویسنده و شاعر بود. در سال 1922 چشم از جهان پوشید.
بالا
غلام محمد نیازی
در سال 1932 در قریة رحیم خیل ولسوالی اندر ولایت غزنی به د نیا آمد. تحصیلات ثانوی وعالی را
در مکتب دینی ابوحنیفه در کابل تمام نمود. جهت تحصیلات عالی به مصر رفت و در دانشگاه الا ظهر به تحصیلاتش ادامه داد و درجة ماستری اش را از آنجا بدست آورد. در قاهره وی با شبکة اخوان المسلمین و سید قطب ارتباط پیدا کرد و یکی از پیر وان این مشی گردید.
هنگام مراجعت به وطن ، نیازی حلقة زیر زمینی خودش را در کشور تاسیس نموده تعدادی از شاگردان مکاتب و محصلین را درین سازمان جذب نمود . این باعث تشکیل اولین حزب اسلامی یعنی حزب جمیعت اسلامی افغانستان گردید که بعد ها رهبری آن به ربانی تعلق گرفت. وی در اثر یک طرح کودتا در سال 1974 از طرف داود د ستگیر شد و محبوس گردید.
پس از پیروزی کود تای هفت ثور 1357 ، از طرف مسئولین حزب دیموکراتیک خلق اعدام شد.
بالا
فیض محمد کاتب هزاره
روشنفکر ، نویسنده و محقق شهیر کشور است. وی اولین تاریخ نویس کشور است که وقایع تاریخی را بصورت واقعی نگاشته است. آ ثارش مطمئن ترین موخذ برای پژوهش گران بشمار میرود. وی یک روشنفکر تحول طلب بود که همراه با دیگر روشنفکران در آغاز قرن بیست دست به مبارزه زد ند. اثر
مشهور وی بنام « سرا ج التواریخ » ریفرینس قابل اعتماد وشایسته در زمینة تاریخ قرن 19 افغانستان
است. کتاب به تشویق مقامات قضائی امیر حبیب الله نگاشته شده است که وی درین شعبه کاتب بود. وی بیو گرافی امیر حبیب الله را نوشته است. بخاطر فعالیتهای سیاسی و نقشش در جنبش قانون اساسی
به زندان شیر پور افتاد ولی نسبت روابط نزدیک وی با شاه ، رها گردید. بر علاوة اینکه سراج
التواریخ را در پنج جلد نوشته است ، اثار ذیل را نیز نگاشته است :
1 ـ تحفت الحبیب در دو جلد در بارة تاریخ افغا نستان بین سالهای 1880 ـ 1747
2ـ فیضی از فیوضات
3ـ تذ کره تالانقلاب
4ـ تاریخ پیامبران و حکمراوایان قد یم از آ دم تا عیسی
چون مردم افغانستان مرکزی ، هزاره ها به شاه امان الله وفا دار بودند و به حبیب الله کلکانی تابعیت
نکرده بودند ، ازینرو از تعدادی از صاحب رسوخان هزاره ، از جمله فیض محمد کاتب در کابل
خواسته شد تا به آ ن منظقه رفته در بیعت مردم کوشش نمایند. این اشخاص این کار را یا نه خواستند یا
نتوانستد. این باعث خشم حبیب الله کلکانی شد و هدایت داد تا این افراد را جزا بدهند. در اثر لت و کوب وحشیانه ، فیض محمد کاتب بروز چهارشنبه چهارم رمضان هجری قمری مطابق فبروی 1929 در کابل وفات نمود.
بالا
قاری بابا ( تاج محمد )
یکی ازقوماندانان جمیعت اسلامی ربانی است. بعد از غصب قدرت توسط مجا هدین ، سهم وی ولایت
1992 غز نی بود . در سال بحیث والی غزنی مقرر شد. وی در تشکیل شورای حل و حقد و شورای هرات در سال 1995 ، سهم فعال گرفت.
بالا
گلبد ین حکمتیار
در سال 1947 در ولسوالی امام صاحب ولایت قندز به دنیا آمد. نخست شامل مکتب لیسة عسکری شد ولی آنرا ترک گفت.
در اواخر دهة شصت شامل فاکولتة انجنیری دانشگاه کابل شد ولی بعد از صنف دوم از آنجا اخراج گردید. در فعالیت های سیاسی اشتراک کرد ، در سال 1970 عضو جوانان مسلمان شد. در سال 1972ـ1973 زندانی گردید ، پس از کودتای داود به پاکستان فرار کرد. وی چون حفیظالله امین همیشه منبع اختلاف و انشعاب بوده است. در سال 1975 از حزب جمیعت ربانی جدا شد و حزب اسلامی خودش را بنا نهاد. پس از کودتای ثور ، بزرگترین مرکز تمرکز نیرو های ضد شوروی گردید و با
دریافت بیشتر از 80 در صد کمک های امریکا نیرو مند ترین و سازمان دهنده ترین ارگان بود.
وابستگی وی به سازمان های جا سوسی از جمله آی اس آی ، وی را نیرومند ساخت. وی در کشتار و
ترور های روشنفکران و مخالفینش در پاکستان دست داشت. در سال 1990 در کودتائی در همکاری با گروه خلقی ها تحت رهبری تنی و گلابزوی دست داشت ولی نا کام گردید.
در هنگام سقوط رژیم نجیب کوشید تا از طریق پشتون ها در بیروی سیاسی چون وطنجار و رفیع درکابل قدرت ر بدست گیرد ، ولی باز هم موفق نشد. وی در چهار آسیاب سنگر گرفت و بر ضد نیروهای مسعود و ربانی تا آمدن طالبان جنگید وشهر کابل را همه روزه راکت باران میکرد. در سال 1995 مجبور شداز چهار آسیاب فرارکند و ضمن معا مله با ربانی به کابل رفت. در ماه سپتمبر 1996 پس از اشغال کابل توسط طالبان با ربانی به سمت شمال رفت و از آنجا به ایران رفت. پس از سقوط طالبان بدست نیرو های امریکادر نومبر 2002 و تشکیل حکومت موقت در 22 دسمبر 2002 ، از حکومت موقت و عملیات نظامی امریکا انتقاد می نمود ، ازینرودر ماه مارچ2002 از ایران اخراج گردید.
بالا
محمد قاسم فهیم
در حکومت موقت بحیث وزیر دفاع تعین گردید. در حکومت ربانی وزیر امنیت بود. بعد از افتادن کابل بدست طالبان ، وی به شمال افغانستان رفت. بعد از قتل مسعود توسط تروریست های عرب ، در عوضش وزیر دفاع تعیین شد.
در دوران جهاد نیز از اعضای رهبری شورای نظار بود . وی در سال 1957 در پنجشیر تولد یافته ، تحصیلات ابتدائی اش را در پنجشیر و بپایان رسانیده ، به تحصیلا تش در کابل ادامه داد. با آغاز
کودتای ثور ، به پاکستان مها جرت کرده ، پس از مدتی به پنجشیر رفت و تحت قو ماندة مسعود به کار آغاز کرد. در آغاز فرو پاشی رژیم نجیب ، با جذب تعدادی از کارمندان اردو و خاد نقش فعالی را بازی کرد.
بالا
محمد رفیع
وی در سال 1946 در ولسوالی پغمان به دنیا آمد. بعد از ختم تحصیلاتش در مکتب لیسه ، شامل فا
کولتة عسکری شده و آنرا موفقانه به پا یان رسانید. در سال 1973 به حزب دیموکراتیک خلق پیوست ، وابسته به جناح پرچم حزب بوده است. وی در کود تای هفت ثور دست داشت . پس از پیروزی کودتا ، بحیث وزیر فوائد عامه تعیین شد ولی چون همرزمان دیگرش بجرم توطئة کودتا گرفتار ، شکنجه و به بیست سال حبس محکوم گردید. پس از تجاوز نیرو های شوروی از حبس رها شده ، بحیث وزیر دفاع مقرر شد. در دوران نجیب در جملة یکی از معا ونین رئیس جمهور بود. در بهبوهة غصب قدرت توسط مجا هدین به حکمتیار پیوست ولی بخت نه به وی و نه به حکمتیار یاری کرد ، از مملکت
هجرت نموده در المان زندگی میکند.
بالا
محمد ظاهر شاه
شاه افغانستان از سال 1933 تا سال1973 بود. در 15 اکتوبر 1914 بدنیا امد. تحصیلاتش را در کابل و پاریس به پایة اکمال رسانیده ، ساعاتی پس از قتل پدرش در سال 1933 توسط کاکا هایش بر تخت سلطنت نشست. تا اوائل دهة پنجاه از صلاحیت چندانی برخوردار نبود ، زیرا کاکا هایش زمام امور به پیش می بردند. وی تمام این دوره های جوانی اش را در بیکاری سپری کرد. در اواسط دهة شصت دست به ریفورم ها زد و در سال 1964 قانون اساسی جدید را نافذ کرد که بر اساس ان آزادی های نسبی از جمله ازادی مظبوعات ، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکیل اجتما عات ، انتخابات آزاد میسر گردید.
با کودتای 26 سرطان 1353 که توسط پسر کاکایش سردار داود براه افتاد، از سلطنت خلع گردیده در روم زندگی می کرد.
پس از عملیات نظامی امریکا که باعث نابودی طالبان و ایجاد حکومت موقت شد ، این امکان میسر گردید تا وی بار دیگر به کشور باز گردد
بالا
محمد نادر شاه
در جنگ دوم انگلیس و افغان 1878 ـ 1880 هنگامیکه امیر محمد یعقوب خان جبهة ملت را ترک و معا هدة گندمک را امضا نمود ، دولت انگلیس از وجود چنین پادشاه تسلیم شده بی نیاز ، و با قیام مردم افغانستان روبرو گردید. پس امیر محمد یعقوب خان اسیر را در دسمبر 1879 از کابل به هندوستان تبعید نمود ، و متعا قبا سردار یحیی خان ( یکی از پسران سردار سلطان محمد خان طلائی ) خسر امیر محمد یعقوبخان را نیز از کابل به دیره دون فرستاد.
خانوادة یحیی خان از 1879 تا 1901 مدت 23 سال در دیره دون میزیستند ، و چون در هندوستان
دارائی نداشتند که معیشتشان را کفایت کند ، لهذا با جیرة مختصری که حکومت انگلیس به ایشان میداد ، می ساختند ، خصو صا که اعضای این خانواده ، فاقد سرمایه برای تجارت ، و هم فاقد تخصص برای اشغال در شقی از شقوق بودند.
پس از سردار یحیی خان پسران بزرگش سردار محمد یوسف خان و سردارآصف خان ، روسای فامیل و هریک دارای فرزندان متعد دی بودند، از جمله سردار محمد نادر خان پسر سردار محمد یوسف خان است که در دیره دون در سال در سال 1883 بدنیا آمد و پنج برادر داشت : محمد عزیز خان ، محمد هاشم خان ، شاه ولی خان ، شاه محمود خان و محمد علی خان.
درسال 1901 ،عبد الرحمن خان اجازه داد که این خانواده از تبعید گاه دیره دون به افغانستان بیایند ، آخرین سال سلطنت خودش بود.
درین وقت سردار محمد نادر خان هژ ده سال داشت . خواهر شان را به درحبیب الله خان نکاح نمودند که این باعث پیشرفت شان گردیده پست های بلندی را صاحب شدند. در دوران شاه امان الله پست های
کلیدی را اشغال کردندولی در اخیر با ریفورم های وی راضی نبوده ، از وظایف شان استعفا داده به
فرانسه مهاجرت کردند. پس از سرنگونی شاه امان الله ، به کمک انگلیس ها داخل کشور شده در ماه اکتوبر 1929 همرا با قوای سرحدی که از طرف انگلیس در اختیارش گذاشته شده بود کابل را تصرف، با هزار نیرنگ خود را برمردم تحمیل کرد. ریفورم های امانی را لغوکرد ، آزادی خواهان
رابه زندان انداخت ، قتل غلام نبی خان چرخی و دیگر آ زا دی خواهان مشتی نمو نة خروار است. وی در سال 1933 توسط عبدالخالق خان متعلم مکتب نجات به قتل رسید.
بالا
محمد هاشم میوند وال
نخست وزیر افغانستان بین سال های 67 ـ 1965 ، موسس و بنیاد گزار جنبش جمیعت دیموکرات مترقی. مرامنامة این حزب در ماه اگست 1966 در رادیو اعلان گردید. این مرامنامه براساس سوسیال دیموکراسی تیپ غربی بنا نهاده شده بود و رقیب اصلی در مقابل حزب دیموکراتیک خلق پنداشته می
شد. وی خوا هان شاهی مشروطه ، نشنلیزم ، دیموکراسی و سوسیالیزم بود. جریدة مساوات ارگان نشراتی حزب وی بود که هر هفته بزبان های دری و پشتو به نشر میرسید. این جریده در اول جنوری 1967 به نشرات خود آ غاز کرد.
وی در سال 1919 بدنیا آمده ، تحصیلاتش را در مکتب حبیبیه به پایان رسانیده و به کار آ غاز نموده است. مدتی بحیث مدیر مسئول روزنامة اتفا ق اسلام در هرات ، سپس مدیر مسئول روزنامة انیس مقرر گردید.
در سال 1951 ریئس مطبوعاتی پارلمان بود ، در سال 1955 بحیث معا ون وزیر خارجه ، در سال 1956 بحیث سفر در لندن ، در سال های 58 ـ 1957 بحیث سفیر در پاکستان و در سال های 63 ـ 1958 بحیث سفیر در امریکا و بار دوم در سال 1963 در پاکستان بحیث سفیر ایفای وظیفه نموده است.
در هنگام کودتای داود وی در خارج بود ولی بعد از مدتی به وطن برگشت. در آنزمان پرچمی ها در دولت داود داری پوست های کلیدی بودند و از نفوذ زیادی بر خوردار بودند. فیض محمد، پرچمدار
بحیث وزیر داخله بود همرا با دیگر رفقایش چون پا چا گل وفا دا ر وغیره در د سیسة قتل وی دست داشتند. در ماه دسمبر 1973 رژیم داود اعلان کرد که وی در زندان خودکشی نموده است.
بالا
محمد یونس خالص
در سال 1919 در خوگیانی ولایت ننگرهار به دنیا آمده است . تحصیلاتش را در مدارس دینی تکمیل
کرده است. پس از کودتای داود در سال 1973 ، به پاکستان گریخت و با گلبد ین پیوست. با آ غاز
تجاوز شوروی به افغانستان ، خالص از حزب اسلامی گلبد ین بریدو حزب خودش را تحت همان نام
تاسیس نمود. وی یگانه رهبری بود که در زمان جنگ با شوروی ها به جبهه میرفت و با قوماندانانش
یکجا علیه شوروی ها می جنگید. پس از سقوط رژیم در سال 1992 ، خالص عضو حکومت عبوری اسلامی بود وی از جملة اعضای شورای قیادی بود ولی هیچ پوست دیگر دولتی نداشت. وی به کابل
نرفت و در ولایت ننگر هار که حزب وی بخش عمدة آ نرا در کنترول خود داشت باقی ماند. طالبان
این ولایت را نیز در ماه سپتمبر 1996 تصرف نمودند . وی بصورت غیر رسمی طرفدار طالبان بود.
بالا
میر اکبر خیبر
در سال 1925 در لوگر تولد یافته است. در مکتب لیسة عسکری شامل شد بعد از اتمام شامل فاکولتة
پولیس شد. از طرف رژیم چند بار زندانی گر دیده و فامیل وی طور اسرار آمیزی ناپدید گردید. پس از حبس از وظیفه طرد گردید.
وی در زندان به آثار مترقی دست یافت و آنرا به خوانش گرفت. اکثر اعضای بیروی سیاسی از جملة
شاگردان وی بودند و همه او را استاد خطاب میکردند. از موسسین حزب دیموکراتیک خلق است.
صاحب امتیاز جریدة پرچم ، ارگان نشراتی فرکسیون انشعابی حزب دیموکراتیک خلق است که بعد ها
این فرکسیون به این نام یاد شدند. گفته می شود که وی خواستارعدم وحدت میکانیکی و تحمیلی دو
جناح حزب بود و خواستار همکاری بیشتر با رژیم داود بود تا شرایط انقلابی خود بخود در مرحلة تاریخی آن مهیا گردد. همین اختلافات و نظر وی باعث کینه توزی تعدادی از اعضای حزب و شوروی
گردید وباعث قتل وی شد. وی بتاریخ 17 اپریل 1978 به قتل رسید که در نتیجه در روز مرگ و به
خاک سپاری وی حزب نمایش قدرت کرد و باعث خشم داود شد. داود امر گرفتاری تمام هیئات رهبری
حزب را صادر کرد. این گرفتاری ها باعث شد تاافسران حزب دست به کودتای هفت ثور 1357 خورشیدی بزنند ، رژیم داود را سر نگون نموده ، رهبران را از حبس رها نمایند و حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق را بر جامعه تحمیل نمایند.
بالا
میر غلام محمد غبار
در سال 1897 در شهر کابل متولد گر دیده است . در دهة 20 پست های متعد دی را در حکومت بعهده
داشت. در سال 1933 به زندان افتاد و پس از ختم زندان در سال 1935 تا سال 1942 در قریة بالا بلوک مر بوط ولایت فراه تبعید گردید.
وی یکی از موسسین حزب وطن است و بحیث نمایندة مردم در دورة هفت شورا در سال های 1949 ـ 1951 انتخاب شد.
وی بارر دیگر از سال 1952 تا 1956 زندانی گر دید. یکی از نویسند گان شهیر کشور است. قدرت
نویسند گی ، بینش سیاسی ، واقعیت نگری اش ، عدم کرنش وی به زور آوران ، او را در جملة نخبه گان برگزیده و قابل احترام و یک تاریخ نویس ممتاز قرار داده است. کتاب « افغانستان در مسیر تاریخ » وی ، بزرگترین گنجینة علمی ، منبع دقیق و ماخذ قابل اعتماد در مورد تاریخ و وقایع کشور ما محسوب میگر دد.
بالا
میر محمد صد یق فرهنگ
در سال 1915 در کابل تولد یافته ، تحصیلاتش را در لیسة استقلال به پا یا ن رسانیده است. وی دو مرتبه زندانی گردیده ، بار اول در سال 1935 و بار دوم در سال 1952 . در پست های متعددی در دهة پنجاه و شصت کار نموده است. در سال 1964 ، عضو پیش نویس قانون اساسی بود و در سال
های 1972 ـ 1973 در بلغاریا سفیر بود. در زمان کارمل ، بحیث مشاور صدر اعظم تعیین شد. وی سیاستمدار و نویسنده بود. مشهور ترین اثر وی بنام « افغانستان در پنج قرن اخیر » است.
بالا
مجید کلکانی
در سال 1939 در کلکان کوهدامن به دنیا آمد. مکتب امانیه را تمام نموده شامل ابوحنیفه شرعیات شد
ولی انرا نا تمام رها کرد. در اواخر دهة شصت ، وی ازجملة رهبران یک گروه مائویست بود. در
دوران داود ، بسیاری اوقات خود را در اختفا گزرانید. حزب خودش را بنام سازمان آ زادی بخش
تاسیس کرد که در ساحة شمالی از قدرت و نفوذ بسیار برخوردار بود. پس از کود تای ثور برای مدت
بسیار کمی بیرون آمد ولی بزودی مخفی شده با پرچمی ها بر ضد باند امین مبارزة مشترکی را آغاز کرد. پس از اشغال شوروی و بر سر قدرت آ مدن پرچمی ها وی همچنان مخفی ماند. چون پرچمی ها
از ارتباطات ومحلات احتمالی بود و باش وی در شهر کابل قبلا مطلع بودند ، توسط خادیست ها دستگر شد و بدون محکمه اعدام شد.
بالا
ملا محمد عمر
لیدر گروه طالبان بود. در قند هار متولد گردیده است. در دوران تهاجم نیرو های شوروی به مجا هدین پیوست و برضد قشون شوروی جنگید . وی یکبار زخمی شد و یک چشمش را از دست داد. تا آ غاز سال 1994 و روی کار امدن جنبش طالبان ، از شهرتی برخوردار نبود. در سیاست های منطقوی امریکا و پاکستان و با حمایت مستقیم این کشور ها جنبش طالبان را پایه گزاری نموده به حملا تش برضد مجاهدین که در سراسر کشور مصروف چور ، چپاول و غارت بودند به مبارزه برخواست.
با تشکیل و به قدرت رسانیدن این گروه ، پاکستان و امریکا فکر می کرد تانظم را در کشور پیاده نموده به منابع نفتی و بازار های آسیای میانه دست خواهند یافت.
سیاست های سخت گیرانه این گروه و تمرکز اخوانی های افراطی بین المللی از جمله گروه القاعده و عملیات شان بر ضدامریکا در 11 سپتمبر 2001 ، خشم امریکا را برانگیخت و بتاریخ 8 اکتوبر دست به عملیات نظامی زد و باعث سرنگونی و نا بودی این جنبش شد.
بالا
ملا محمد ربانی
در هیئات رهبری طالبان بعد از ملا عمر در درجة دوم قرار داشت . وی در راس شورای مقتدری قرار داشت که مسئول ادارة کشور بود. گفته می شود که وی از جناح معتدل طالبا ن نمایندگی میکرد. به مرض سرطان مبتلاشد و در سال 1999 فوت کرد.
بالا
نور احمد اعتما د ی
در سال 1929 در قندهار متولد شد. تحصیلاتش رادر لیسة استقلال به پایان رسانیدو شامل کار در وزارت خارجه گردید.
وظایف مختلفی را درین وزارت انجام دا ده است. در سال 1964 عضو کمیسیون پیش نویس قانو ن
اساسی بود. وی درسال های 1967 تا 1971 صدر اعظم ووزیر خارجة افغا نستان بود. بعد از کودتای ثور دستگیر شد و در پالیگون های پلچرخی بصورت مخفی اعدام شد.
بالا
وکیل احمد متوکل
ازجملة هیئات رهبری طالبان و از یک فامیل روحانی با نفوذ قندهار است. وی بحیث تنظیم کنندة اداره ، مشاور سیاسی و سخنگوی ملا عمر شمرده می شد. رهبری هیئات طالبان را در مذاکرات شان با مخالقین در سال های 1997 و 1999 بعهده داشت. در اکتوبر 1999 بحیث وزیر خارجة طالبان تعیین گردید. پس از شکست طالبان ، چون اکثر رهبران شان فراری شد ولی در اوائل سال 2002 خود را به مقامات دولتی در قندهار تسلیم کرد که ازطرف آ نها به امریکائیان تسلیم داده شد.
بالا
هدایت امین ارسلا
از کارمندان سابقه دار بانک جهانی است . در دوران جهاد در تنظیم محاذ ملی پیر سید احمد گیلانی پیوست و پس از پیروزی مجاهدین در سال 1992 بحیث وزیر خارجه تعیین شد. در مخالفت با قدرت طلبی ربانی از وظیفه اش استعفا داد. در حکومت موقت بحیث وزیر مالیه تعیین گردیده است.
بالا
یونس قانونی
یکی از همکارن نزدیک مسعود بشمار میرود. در دهة هشتاد مسئول روابط جمیت اسلامی با آی اس آی بود. بعد از تصمیم مسعود برای تشکیل شورای نظار و تشکیل شورای قو ماندانان در سال 1988 ـ 1987 بحیث سخنگوی سیاسی این نهاد تعیین گردید. در دوران تسلط مجاهدین بر کابل ، وی سخنگوی باقی ماند و در یک مرحله در سال 1993 نظر به اصرار گلبدین مبنی بر بر کناری مسعود از پست وزارت دفاع ، وی طورموقت به این پست از طرف ربانی تعیین گردید. پس از سقوط کابل بدست طا لبان ، قانونی در مذاکرات متعددی چون کنفرانس های برای ایجاد شورای دفاع و مذاکرات صلح سهم داشت.
در اغاز سال 2001 در کنفرانس های رسمی به اروپا و روم اشتراک کرد و در مذاکرات بن سهم ارزنده داشت.
(image placeholder)
بالابعدی * بازگشت * قبلی
Subscribe to:
Posts (Atom)